مینا لاکانی متولد1351 تهران، بازیگر تئاتر و سینمای ایران بود که در سال 1373 برای بازی در فیلم دیدار، برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر شد. وی کار خود را با تئاتر آغاز کرد اما آغاز فعالیت سینمایی او حضور در فیلم «پرواز را به خاطر بسپار» صورت گرفت.
از دیگر کارهای سینمایی او می توان به جان سخت، دیدار، روز فرشته، زن شرقی و فیلم های تلویزیونی بگو که رویا نیست اشاره کرد. همچنین وی در سریال های تاوان، آخرین گناه، روزهای اعتراض و ترانهٔ مادری نیز حضور داشته است.
لاکانی چند روز پیش با شرکت در برنامه شباهنگ صدای آمریکا بدون حجاب حاضر شد و در مصاحبه با این شبکه خود را مبرا از حزب بازی خواند ولی مدعی شد به خاطر همبستگی با مردم، از ایران خارج شده است. لاکانی در این مصاحبه عدم حضورش در صدا وسیما را نه ضعف بازیگری و نامناسب بودن برای نقش، بلکه سیاسی خوانده است.
فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر کارشناس و مشاور دفتر مشارکت زنان اصلاحات، خبرنگار روزنامه های اصلاح طلب، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (دولت خاتمی), مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد اسلامی دوران اصلاحات) بوده است.
وی پس از رفتن به آمریکایی طی مصاحبه ای با یکی از شبکه های لس آنجلسی وقتی مجری از او سوال پرسید که چرا شما فقط جلوی دوربین روسری سر می کنید؟ گفت: من بنا بر مصلحت و شرایط قبلا در ایران حجاب داشتم ولی اعتقادی به آن ندارم.
خبرنگار از او خواست تا روسری اش را بردارد داودی هم مقابل دوربین تلویزیون حجابش را برداشت. وی این عمل را اعتراض به وضع موجود ایران می داند و از زنان ایرانی هم می خواهد که تجربه او را تکرار کنند.
فرناز قاضی زاده
فرناز قاضیزاده روزنامه نگار ایرانی و مجری شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی، متولد12 آذر 1353 در تهران است. قاضیزاده سالها در روزنامههای ایرانی فعالیت کرد. او از سال 1375 کارش را در هفتهنامه «خانه» آغاز کرد. بعد از آن در سال 1377 به روزنامه ایرانیان سپس به روزنامه زن رفت.
قاضیزاده همچنین سابقه فعالیت در روزنامه نشاط، جامعه روز، آفتاب امروز، هم میهن (به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی) و «یاسنو» را دارد. قاضیزاده در سال 1379 حتی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان مجری در یک برنامه علمی به نام کاوش فعالیت میکرد. فرناز قاضیزاده در سال 1382، بههمراه خانوادهاش ایران را ترک کرده و به هلند و بعد از آن به انگلستان رفت.
در سال 2005 میلادی، قاضیزاده بههمراه مسعود بهنود، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و حسین باستانی روزنامه اینترنتی روزآنلاین را راهاندازی کردند. در فوریه 2005 بهعنوان تهیهکننده رادیو، به استخدام بیبیسیفارسی درآمد. در بیبیسی، قاضیزاده علاوهبر تهیه گزارش، بهعنوان مجری برنامههای رادیویی کار کرد تا اینکه در سال 2009 بهعنوان مجری تلویزیون فارسی بیبیسی کار خود را آغاز کرد.
گلشیفته فراهانی
رهاورد (گلشیفته) فراهانی 19 تیر 1362 در تهران و در خانواده ای هنرمند متولد شد. پدرش بهزاد فراهانی بازیگر سینما و تئاتر کشور و مادرش فهیمه رحیم نیا فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی است.
وی بازی خود را بازی در فیلم درخت گلابی در سال 1376 آغاز کرد. از دیگر فیلم های معروف او می توان به بوتیک، اشک سرما، ماهی ها عاشق می شوند، به نام پدر، گیس بریده، میم مثل مادر، سنتوری، همیشه پای یک زن در میان است، دیوار و درباره الی اشاره کرد.
گلشیفته فراهانی با خروجش از کشور حجابش را کنار گذاشت و سپس طی مصاحبه ای اعلام کرد که از حجاب متنفر است. فراهانی با بازی در فیلم های غیر اخلاقی هالیوود علاوه بر این که تمام راه های برگشت به ایران را به روی خودش بست باعث شد تا بسیاری از سینمادوستان کشور از وی به خوبی یاد نکنند.
فاطمه حقیقت جو
فاطمه حقیقتجو فعال سیاسی و نمایندهٔ اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی در سال1347 در جنوب تهران به دنیا آمد. وی در جریان استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت برای اجرای اصلاحات مورد نظر خود و دوستان اصلاح طلبش در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ 4 اسفند 1382 پذیرفته شد.
وی به بهانه ادامه تحصیلات از کشور خارج شد و ماهیت وابسته خود را به غرب و تفکرات سکولار آن در اجرای برنامه های برنامه های ضد ایرانی آمریکا و انگلیس نشان داد. فاطمه حقیقتجو که به همراه محسن کدیور و عطاءالله مهاجرانی مدیریت سایت ضدانقلاب جرس را برعهده دارند. او پس از فرار به خارج ابتدا چادر را کنار گذاشت و با توصیه دوستان آمریکایی هایش با کت و دامن در انظار عمومی ظاهر شد.
وی در مصاحبه ای با صدای آمریکا به تشریح نظرات سکولار خود درباره حجاب پرداخته و با بی ارتباط دانستن حجاب با عفت از همان مثال نخ نما شده که آدم باید دلش پاک باشد استفاده کرده و گفته است: این تصور غلطی است که برخی فکر می کنند اگر زنی حجاب نداشت از دایره پاکدامنی و عفت خارج شده است. من زنان بسیاری را می شناسم که حجاب ندارند اما عفیف هستند .
شادی صدر
شادی صدر متولد 1353 وکیل و روزنامهنگار فمینیست ایرانی و فعال حقوق زنان به شمار می آید. او در حدود پانزده سالگی با ماهنامه سروش نوجوان وارد حوزهٔ روزنامهنگاری شد، سپس با ماهنامه همشهری همکاری کرد. در دانشگاه رشته حقوق را انتخاب کرد و دبیر سرویس حقوقی روزنامه زن شد.
صدر به عنوان یکی از مخالفان جمهوری اسلامی مدتی است به آمریکا مهاجرت کرده و به دلیل سخنان ضدایرانی خود به بهانه دفاع از حقوق زنان جوایز متعددی را از نهادهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی دریافت کرده است، در جدیدترین اقدام خود دست به تاسیس یک سازمان جدید زده است.
«شادی صدر» که پای ثابت سخنرانیهای ضداسلامی و ضدایرانی در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا است، پس از ناکامی در اجرای طرح «کمپین علیه حجاب» مدتی را سکوت کرده بود، با استفاده از یک بودجه هنگفت که منبع آن مشخص نیست، سازمانی را تحت عنوان عدالت برای ایران تاسیس کرده و به دنبال اجرای برنامههای ضدایرانی است.
مسیح علی نژاد
معصومه علینژاد قمی، معروف به مسیح علینژاد در سال 1355 در بابل متولد شد. او روزنامهنگاری را از سال 1378 با روزنامه همبستگی آغاز کرد و بعد از آن با ایلنا همکاری کرد. از او در روزنامههای شرق، بهار، وقایع اتفاقیه، هممیهن و اعتماد ملی نیز نوشتههایی منتشر شده است.
علینژاد بههمراه عناصر افراطی و نفوذی مدعی اصلاحطلبی پس از فرار به آمریکا، معرکهگیر تجمعات 20-30 نفره ضد انقلاب در شهرهای واشنگتن، نیویورک و بوستون شد. در این تجمعات عناصری نظیر محسن سازگارا، فاطمه حقیقتجو، علی افشاری، علیاکبر موسوی خوئینی، محمد تهوری، احمد باطبی، مسیح علینژاد و... حضور پیدا میکنند و ضمن معرکهگیری تلاش میکنند تا خود را نزد طرف آمریکایی، فعال و به درد بخور! نشان دهند.
این طیف همچنین پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و بهویژه در روزهای منتهی به 18 تیر، از سوی رسانههای بدنام غربی (صدای آمریکا، رادیو فردا، بیبیسی، گویانیوز، روز نت، رادیو زمانه و...) به عرصه فعالیت فراخوانده شدند تا به تحریک بیهزینه برای آشوبگری بپردازند. خبرنگار فراری نشریات زنجیرهای اصلاحطلب، اکنون در لندن اقامت دارد و با سایت جرس همکاری میکند.
به نظر می رسد چنین افرادی که سال ها تحت قوانین اسلامی و شرایط مساوی حقوق بشر در ایران فعالیت می کردند هرگز به عنوان یک ایرانی مسلمان دغدغه اعتلای ایران و اسلام را در سر نمی پروراندند و بیشتر به فکر ارضای امیال های شخصی خود بوده اند و از موضع گیری آنان پس از خروج از کشور نیز چنین بر می آید که مخالفتشان با جمهوری اسلامی نه یک مخالفت اصولی و دارای مبانی منطقی بلکه بیشتر مخالفتی از جنس غریزه های جنسی است. مخالفتهایی که تماما در یک کلام خلاصه می شود: چرا جمهوری اسلامی نمی گذارد ما لخت باشیم و در خیابانهای تهران خود را نمایش بدهیم؟
سلام داداشی چطوری .این کد اهنگی که گذاشتی خیلی زیبا بود دریای چشمان طوفانی شد وکشتی اشک بر روی صورتم لغزید ودلم ارامش یافت که با یاد خدا دلها ارام می گیرد وهر موقع که دلم ارامش می یابد خدارا شاکرم .صد البته در نگرانیهایم معلوم میشود خدارا فراموش کرده ام///داداش ظهور فقط وفقط از حضرت اقامون امام زمان عج الله است وعشق یه چیزی است که تا او نیاید بویش به مشاممان نمیرسد وگاهی هم که بوی عشق را نفس می کشیم از حضرت اقایی است که تنهاست وتنهاست ودعا کنیم که خدایا سلامتشان بدار حضرت ماه را وحضرت خورشیدرا که پشت ابر غیبت هستند.با عشق مجتبی
سلام داداش گلم
زنده باشی . دوست دارم
بازم بیا
خیلی جالب بود
منم آپم بیا نظراتم بگو
چشم
با عرض سلام.آپ هستم و منتظر حضورتون.
چشم
به نام خدا
ممنون از بابت این مطلب
نوای وبلاگ هم بسایر بسیار عالی و تکان دهندس
ممنونم
من مسلمان ام و طرفدار حجاب. اما چند نکته: (1) حجاب یک حکم درون دینی است. هر زنی اگر اسلام را پذیرفت، باید حجاب بگذارد. پس ارمنی و یهودی و زرتشتی و بی دین را نمی شود مجبور به حجاب کرد. شما چرا همه زنها را در ایران مجبور به حجاب کرده اید؟! (2) اسلام احکام فراوانی دارد. مثلاً تجاوز به زن و مرد هم حرام است. شما چرا به این حرام حساس نبوده اید؟! (3) دین که همه اش فقه نیست. چه بسیار آدم که از عمق قلب و باورشان خدا و رسول (ص) و ائمه هداه (ع) را دوست دارند و به یمن همین مودت بسیار خطاها نمی کنند (مثلا دروغ نمی گویند) و البته با حکم حجاب هم نتوانسته اند کنار بیایند. آیا به این دلیل میشود آنها را تحقیر کرد؟ یا باید بر نقاط مثبت آنها دست گذاشت و آنها را تقویت کرد تا شاید روزی قلب شان با حکم حجاب هم همراه شود. من این دومی را درست تر می دانم. غیرت اسلامی ما نباید دیگران را از اسلام و مسلمانی بترساند. این روش اگر جواب میداد، نه اینها بی حجاب میشدند، نه هزاران زنی که تا هواپیما راه می افتد، روسری شان را بر می دارند! ما باید در شیوه های مان تجدید نظر کنیم.
ممنونم داداشم
راستی یادم رفت بگویم که بی حجاب دانستن خانم حقیقت جو هم اوج بی انصافی و بی عدالتی شما بود. خدا را خوش نمی آید. توبه کن و عکسش را از اینجا بردار. بارک الله.
بارک الله
نمونه بی حجابی حقیقت جو در برنامه صفحه دو بی بی سی روز جمعه 18 آذر 90 ساعت 13 تا 14
ببین من خودم سید هستم.یعنی با دین مشکلی ندارم.۱۰۰٪ حرف های شما جهتگیری شدست.شما تو وبلاگتون به عقاید افراد احترام نمیذاری.از کجا معلوم که حرفهای شما درسته؟از کجا معلوم که حرفهای من درسته؟پس این وسط معیاری واسه سنجش وجود نداره که بخوایم به عقاید هم توهین کنیم.پس نباید کاری کنیم که فردای قیامت نتونیم جوابشو بدیم.عیسی به دین خودش موسی به دین خودش.باید یاد بگیریم که به عقاید هم احترام بذاریم.یا علی.
سلام
ممنونم از اینکه راحت نظر خوتونو ابراز کردید
خوشحالم
ولی با نظرتون موافق نیستم
صحبتهای من جهت گیری شده نیست و حتی القاء کننده هم نیست
انسان مختاره و خوب می تونه راه رو از چاه تشخیص بده
من فقط نظر خودم در مورد یکسری مسائل رو ابراز میکنم حال خود شما میتونید با شاخص قرآن عترت و یا هر چیزی که قبول دارید اونها رو بسنجید
قبول کنید و یا حتی رد کنید
هیچ اشکالی هم ندارد
اجرتون با حضرت فاطمه زهرا س
خیلی خوشحالم کردید
یا حق
خوشم میاد که هم کیش های خودت جوابت رو دادن نه کسانی با دین دیگه. منم الان با مقنعه می رم بیرون ولی شاید نخوام. شاید از روی اجباره. معلومه که به محض رفتن از کشور درش میارم. چه ربطی به امیال جنسی داره؟! درست صحبت کن آقاجان.
حجاب اجباری...ببین داریم می گیم اجباری! از جبر میاد. از زور. از غرور شما مردا! از زجر ما زنا! خجالت بکشین! واقعا خجالت بکشین! بفهمین که همه مجبور نیستن مثل شما فکر کنن. فقط سعی کنین بفهمین.
حجاب به معنی حمایت از زن است . اجبار نیست
غریزه جنسی یه میله در انسانها
وقتی حجاب برداشته شد تامین امنیت خانمها و جسارت آقایون بر عهده خود خانمهاست
بی حجابی یعنی اینکه آقایون آزادند مجانی از زیباییهای زنها استفاده کنند
....