ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

عاقبت سیاست لبخند

 بررسی مجموعه اظهارنظرهای تهدیدآمیز ریز و درشت مقامات آمریکایی موید آن است که آمریکا در موضوع هسته‌ای ایران هیچ اعتقادی به مذاکره منتج به برد- برد ندارد و تسلیم بی‌قید و شرط ملت ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌های روزافزون دولت تروریستی آمریکا تنها رهاورد مدنظر طرف آمریکایی از مجموعه مذاکرات هسته‌ای است.

اگرچه مسؤولان سیاست خارجی در دولت یازدهم به بهانه پیشبرد مذاکرات در مقابل تهدیدات بی‌شرمانه دولت فاسد آمریکا عموما سکوت پیشه کرده و از ابراز علنی هرگونه واکنش متناسب با تهدیدات طرف مقابل امتناع ورزیده‌اند اما روشن است این رفتار نامتوازن مطلقا برای عامه مردم قابل قبول نیست.

به نظر من اگر طرف آمریکایی کمترین اعتقادی به حل مسالمت‌آمیز موضوع تلاش ایران برای دستیابی به حق مسلم فناوری هسته‌ای داشت هرگز زبان به تهدید و تحریم نمی‌گشود و عملا تحریم‌های غیرانسانی را بر ملت ایران تحمیل نمی‌کرد یا راسا به حمایت از فتنه‌گران وطن‌فروش نمی‌پرداخت .تجربه 35 سال مقاومت ایران اسلامی در برابر نظام سلطه اثباتا مبین آن است که هرگونه انفعال در مقابل غرب موجب تشدید تظاهرات بیرونی خوی استکباری آنان در مواجهه با مواضع اصولی ملت ایران می‌شود.

 مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی هایشان دعا کردند تا خداوند قلب های مردم را در انتخابات هدایت کند. پس از انتخاب دکتر روحانی نیز در حالیکه به گمان برخی ها از جریان منتقد حاکمیت به دولت رسیده بود، مقام معظم رهبری در سخنرانی دیگری در جمع مسئولان و کارکنان قوه قضائیه در تاریخ پنجم تیر فرمودند: در این انتخابات خدا دل های مردم را هدایت کرد.

اما راز هدایت دل های مردم به سمت این انتخاب را می توان این روزها و پس از توافق آنچنانی ژنو درک کرد. فشار اقتصادی که می رفت بذر برخی تردیدها را در مواجهه با غرب و به خصوص امریکا در افکار عمومی مردم بکارد و غرب گرایان داخلی نیز بر شعله ور شدن آتش چنین فضایی می دمیدند و در حالیکه این تردید می توانست روح انقلاب را دچار خدشه کند، نیاز بود اتفاقی رخ دهد تا این تردید جای خود را به وحدت فکری و ایدئولوژیکی مردم در مبارزه و مقاومت علیه استکبار دهد و این نتیجه حاصل شود که حیات عزتمندانه در سایه مقاومت بدست می آید و قضیه انرژی هسته ای تنها بهانه ای برای اعمال فشار به ایران است تا مسیر اسلامیت نظام دچار تزلزل شود.

اما همه اینها دلیل نمی شود تا عملکرد دولت تدبیر و امید که تمرکز اصلی خود برای رفع مشکلات را سیاست خارجی قرار داد، مورد نقد قرار نگیرد. از ریاست محترم جمهور با وجود تجربه ای که از عهد شکنی غرب در دوران مسئولیت هسته ای اش وجود داشت، انتظار می رفت با همان سبک و سیاق قبلی به مذاکره برای حل و فصل پرونده هسته ای نرود. اما این طرز تفکر که حیات این نظام باید در چارچوب حیات و حتی حفظ آبروی غرب تعریف شود به مطرح شدن تاکتیک برد-برد در مذاکرات و تلاش برای حذف شعارهای ضد امریکایی رسید.

متاسفانه دست دوستی و یا به عبارتی پسندیده تر دست تعامل سازنده در حالی از سوی مسولین دولتی ایران به سوی مسئولین امریکایی دراز شد که امریکا به دنبال بهره برداری از امتیازگیری از ایران بود و عجب اینکه دولت جدید ایران با طلب مغفرت و رحمت به پای میز مذاکره رفت! و همین موضوع همانطور که انتظار می رفت سبب حریص تر شدن استکبار شد و به رودست خوردن تیم هسته ای انجامید.

باور به کدخدایی امریکا و نادیده گرفتن سیاهی های تاریخی این حکومت استکباری در قبال ایران و اعتقاد به اینکه کوتاه آمدن از مواضع هسته ای به چرخیدن چرخ های اقتصاد کمک می کند و وعده برطرف شدن مشکلات در بازه زمانی کوتاه از اشتباهاتی بود که به اشتباهات دیگری انجامید که از جمله آن برقراری تماس تلفنی بین روسای جمهور ایران و امریکا، اسفناک نشان دادن وضعیت اقتصادی ناشی از تحریم ها، تلاش برای حذف شعارهای ضد امریکایی، دیدارهای ظریف و کری، محرمانه نگه داشتن مفاد مذاکرات، ضعف حقوقی در تنظیم توافق نامه و بازگذاشتن دست امریکا در یاوه گویی ها، حجم بالای تعهدات ایران در قبال دریافت اندک و تعجیل در رسیدن به یک توافق با اعطای امتیازات بیش از حد بوده است.

اما این توافق که دیگر می توان گفت بطور کامل نقض شده است و امتیاز اصلی آن برای ایران که ادامه نیافتن تحریم ها بود از طرف امریکا نادیده گرفته شد، تا به اینجا دستاوردهای جالبی داشته است. اول اینکه نقطه روشنایی و تکیه گاه قابل اعتمادی برای قدرت رو به افول امریکا در جهان و منطقه شد و امریکا این جرأت را پیدا کرد که با استفاده از این توافق در بوق و کرنا بدمد و جار بزند که سردمدار مقاومت نادم و پشیمان از گذشته، با اعطای امتیازات فراوان به سمت توافق با ما حرکت کرد و این پیغام را از طریق رسانه های قدرتمند خود مخابره کرد که دیگر جریان های مقاومت و جریان بیداری اسلامی در منطقه از این وضعیت عبرت بگیرند. در همین راستا شاید زننده ترین تصویر در طول سال های پس از انقلاب برای مستضعفین جهان که انقلاب را نقطه روشنی برای خود می دانستند، تصویر گفتگو و درنهایت دست دادن ظریف و کری بوده است.

حریص تر شدن اسرائیل و جرأت یافتن در تقاضای کسب امتیازات بیشتر از ایران از جمله نتایج دیگر این توافق بوده است که باعث دل آزردگی می شود. اهانت به ملت ایران هم شدت بیشتری پیدا کرد که از جمله این ها می توان به فریبکار و غیرقابل اعتماد دانستن ایرانی ها اشاره کرد. مهمتر اینکه یکی از اهداف توافق، دور کردن ایران از وضعیت جنگی بوده که این هم نه تنها حاصل نشد بلکه انجام تعهدات از سوی ایران اهرم فشار جدیدی برای تهدید به جنگ شد و این ها همه مواردی است که تیم هسته ای ایران باید پاسخگو باشد.

اما نکته مهم اینجاست که چرا مسئولین دولتی پس از نقض آشکار و هتاکانه این توافق نامه توسط امریکا باز به پایبندی خود به آن اصرار دارند و حال اینکه انتظار می رود آنها با موج عزت خواهی مردم همراه شوند و با بازگشت به روحیه انقلابی به جای تلفن های مکرر برای تداوم مذاکرات و احتمالا اعطای امتیازات بیشتر، با آغاز مجدد کلیه فعالیت های هسته ای از جمله غنی سازی 20 درصد، با تدبیر پاسخ قاطعی به این تدلیس امریکا دهند و راه را برای زیاده خواهی های دیگر ببندند.

همانطور که مقام معظم رهبریفرموده بودند ثابت شد که دولت آمریکا غیرقابل اعتماد و خودبرتربین و عهدشکن است و اصرار برای ادامه این مسیر مسلما به ضرر جریان مقاومت، ملت ایران و حتی خود دولت تدبیر و امید خواهد بود. تدبیر حزب اللهی ها از ابتدا نسبت به این رویکرد دولت هشداره داده بود و اکنون انتظار می رود تدبیر دولت هم به این نتیجه رسیده باشد تا الآن که می شود این قضیه را جمع کرد، کار تمام شود وگرنه با اصرار بی مورد ممکن است کار به جاهایی برسد که هزینه های جبران سنگین شود.

سرچشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

و درآخر قطعنامه پارلمان اروپا علیه سیاست لبخند تصویب شد

پارلمان اروپا روز گذشته قطعنامه‌ای را تصویب کرد که در آن آمده است که اتحادیه اروپا باید از فرصت مذاکرات هسته‌ای و توسعه داخلی در ایران بهره‌برداری کند. این قطعنامه به دنبال آنچه که ایجاد اصلاحات داخلی و روابط بهتر ایران و اتحادیه اروپا می‌خواند، است.

این قطعنامه همچنین می‌گوید که با دستیابی به توافق جامع که متضمن صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران است، اتحادیه اروپا باید به تدریج تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران را رفع کند.

بر اساس این قطعنامه، اگر پیشرفت مهمی در موضوع هسته‌ای کسب شود، اتحادیه اروپا باید روابط بهتر ایران و اتحادیه اروپا را طراحی کند. اتحادیه اروپا همچنین حوزه‌های همکاری خود با ایران را در زمینه توعه جامعه مدنی و بخش خصوصی متمرکز خواهد کرد و پیگیری وضعیت حقوق بشر در محور روابط با ایران قرار خواهد داشت.

این قطعنامه همچنین افتتاح نمایندگی اتحادیه اروپا تا پایان سال ۲۰۱۴ را خواستار است که هدف آن تاثیرگذاری بر سیاستهای ایران و گفت‌وگو درباره وضعیت حقوق بشر و اقلیت‌ها است.

نمایندگان پارلمان اروپا در این قطعنامه گفته‌اند که در خصوص نقض سیستماتیک حقوق اساسی مردم و اعدام‌ها در ایران نگرانی‌های جدی دارند.

در بخش مقدمه این قطعنامه، قطعنامه‌های قبلی پارلمان اروپا در قبال ایرانی در خصوص موضوعات مختلف از جمله موضوعات حقوق بشری ذکر شده و در ملاحظاتی که پس از مقدمه آمده نکاتی قابل توجه وجود دارند. یکی از نکات این است که «انتخابات ریاست جمهوری ایران بر اساس استاندارهای دموکراتیک مدنظر اتحادیه اروپا برگزار نشده است»، و نکته دیگر اینکه «در کنار توافق هسته‌ای، موضوعات متنوعی شامل حقوق بشر و امنیت منطقه باید بین ایران و اتحادیه اروپا مورد گفت‌وگو قرار گیرند». مورد دیگر که در این بخش به آن اشاره شده این است که «وضعیت حقوق بشر در ایران هنوز تحت نقض سیستماتیک مداوم حقوق اساسی است».

در ادامه این قطعنامه طی ۲۳ بند سیاستهای اتحادیه اروپا در زمینه موضوعات مختلف تبیین شده است.

موضوع هسته‌ای

در خصوص موضوع هسته‌ای آمده است که اتحادیه اروپا از توافق موقت در ژنو استقبال می‌کند و آن را برای فرآیند مذاکرات با ایران برای رسیدن به توافق جامع و نهایی حیاتی می‌‌داند. این بخش تنها راه مقابل ایران را راه حل مذاکرات صلح‌آمیز دانسته و جایگزینی را برای آن نمی‌بیند. بند نهایی این بخش از اجرای توافق ژنو استقبال کرده و می‌افزاید که پس از دستیابی به توافق جامع و نهایی تحریم‌های ایران باید به تدریج رفع شوند.

روابط ایران و اتحادیه اروپا

این بخش روابط سازنده بین ایران و اتحادیه اروپا را در اجرای توافق هسته‌ای ضروری می‌داند و معتقد است که همکاری در اجرای توافق ژنو می‌تواند مسیر روابط سازنده در زمینه موضوعات دیگر نظیر موضوعات منطقه‌ای مثل جنگ داخلی در سوریه، مبارزه با انواع تروریسم، امور مربوط به توسعه اقتصادی و ترتیبات تجاری، و همچنین بهبود وضعیت حقوق بشر و حاکمیت قانون فراهم کند. این قطعنامه همچنین از بخش سرویس خارجه اتحادیه اروپا می‌خواهد تا تمام کارهای مقدماتی را انجام دهد تا یک نمایندگی اتحادیه اروپا تا پایان سال ۲۰۱۴ در تهران افتتاح شود. این قطعنامه معتقد است که این نمایندگی می‌تواند ابزاری کارآمد برای تاثیرگذاری در سیاستهای ایران بوده و همچنین می تواند از گفت‌وگوها درباره موضوعاتی نظیر حقوق بشر و اقلیت را حمایت کند.

این قطعنامه همچنین از شورای اروپا می‌خواهد تا در صورت حصول پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای، گامهای مشخصی را در شروع گفت‌وگوها درباره بهبود روابط ایران و اتحادیه اروپا بردارد. این موارد شامل چارچوبی برای این روابط و همکاری‌های بخشی مثل تمرکز بر توسعه جامعه مدنی، و بخش خصوصی در ایران و همچنین حوزه‌هایی مثل مبارزه با مواد مخدر می شود که در آن این اطمینان ایجاد شود که متهمان یک محاکمه عادلانه را دریافت می‌کنند و مجازات مرگ شامل حال آنها نمی‌شود. در این بین زمینه‌های مانند همکاری زیست‌محیطی، آموزش، فرهنگ، سلامت و مراقبت از کودکان، بهبود وضع حقوق بشر نیز ذکر شده است.

در بندهای دیگر این بخش به موضوعاتی نظیر کمبود آب، آلودگی هوا، همکاری تجاری کشورهای متوسط اروپایی با ایران اشاره شده است. در بندی دیگر از کمیسیون اروپا و سرویس خارجی اتحادیه اروپا خواسته شده تا از همه ابزار موجود اتحادیه اروپا برای تقویت و توسعه جامعه مدنی در ایران و افزایش تبادلات دانشجویی، هنرمندان، و سایر مسافران و تعاملات دانشگاهی، فرهنگی استفاده کند.

این بخش همچنین خواستار سیاست مستقل‌تر اتحادیه اروپا در قبال ایران، ضمن هماهنگی با متحدان و شرکا شده است.

موضوعات منطقه‌ای

بند اول این بخش متذکر می‌شود که ایران باید از نفوذ قابل توجه خود در سوریه استفاده کند تا جنگ خونین در این کشور متوقف شود. این بند همچنین بر حضور ایران در تمام گفت‌وگوهای مربوط به بحران سوریه تاکید می‌کند البته آن را مشروط به پایبندی ایران به راه حل دیپلماتیک برای بحران سوریه می‌داند.

بند دیگر این بخش تعامل بیشتر ایران و اتحادیه اروپا در زمینه توافق ژنو و توافق جامعه آتی را برای تثبیت اوضاع در خاورمیانه سودمند می‌داند و در ادامه تصریح می‌کند که این امر می‌تواند اتحادیه اروپا را برای میانجیگیری بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تشویق کند.

بند نهایی این بخش بر لزوم توسعه همکاری‌های ایران، اتحادیه اروپا در خصوص افغانستان به ویژه در زمینه قاچاق مواد مخدر و موضوعات انسانی و پناهجویان افغان تاکید می‌کند. این بند می‌نویسد که حدود ۳ میلیون پناهنده افغان در ایران هستند و باید با همکاری ایران و نهادهای سازمان ملل این افراد از حقوق اساسی خود بهر‌مند شوند.

حقوق بشر

بخش آخر این قطعنامه مربوط به امور حقوق بشری است که بیشترین بندها (۸ بند) را به خود اختصاص داده است. در بند آغازین این بخش از آزادی کسانی که زندانیان عقیده خوانده می‌شوند استقبال شده است. این بند همچنین از اعطای جایزه ساخاروف به نسرین ستوده استقبال کرده و آزادی زندانیان به اصطلاح سیاسی، مدافعان حقوق بشر و محکومان فتنه را خواستار می‌شود. این بند نسبت به طرح آقای حسن روحانی، رئیس جمهور ایران برای تدوین منشور حقوق شهروندی ابزار تمایل کرده، اما درباره وضع حقوق بشر از جمله در خصوص اعدام‌ها، آزادی مذهبی نظیر بهایی‌ها در ایران ابراز نگرانی شدید می‌کند.

بند بعدی این بخش بر لزوم مطابقت منشور حقوق شهروندی با الزامات بین‌المللی ایران تاکید می‌کند. بند شانزدهم این قطعنامه از اتحادیه اروپا می‌خواهد تا حقوق بشر، محور اصلی روابطش با ایران باشد. این بند گفت‌وگوها در سطوح عالی را لازمه این کار می‌داند و از اتحادیه اروپا می‌خواهد که گفت‌وگوها در زمینه حقوق بشر را با ایران شروه کند که شامل نیروهای قضایی و امنیتی هم می‌شود. این بند همچنین از گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران حمایت کرده و از تهران می‌خواهد تا اجازه ورود فوری و بدون قید و شرط به وی به ایران داده شود. همچنین این بند از «ناوی پیلای» کمیسیونر ارشد سازمان ملل می‌خواهد تا به دعوت مقامات ایرانی به ایران برود. این بند همچنین از ایران می‌خواهد تا تعلیق مجازات مرگ را هم اعلام کند.

بند هفدهم این قطعنامه تاکید می‌کند که هیات‌های اعزامی پارلمان اروپا به ایران باید به دیدار با مخالفان سیاسی، فعالان جامعه مدنی متعهد بوده و به زندانیان سیاسی دسترسی داشته باشند.

این بخش در ادامه موضوعاتی نظیر ایجاد شرایطی برای عملکرد بهتر سازمان‌های جامعه مدنی، بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، کمک به ایران برای اصلاح قانون جزایی، محاکمه متهمان در دادگاه انقلاب، همکاری ایران با نهادها و NGOهای حقوق بشری، گفت‌وگوی ایران و اتحادیه اروپا درباره حقوق زنان را مطرح می‌کند.

آخرین بند قطعنامه مزبور از رئیس پارلمان اروپا می‌خواهد تا ا

ریشه‌یابی شریعتمداری از قطعنامه 'خنده‌دار' و 'احمقانه' اروپا

تاریخ انتشار : شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۰۲:۰۹ قطعنامه یاد شده در یک کلام از ایران‌ اسلامی و مردم این مرز و بوم دعوت می‌کند که از اسلام، انقلاب، استقلال، آزادی، حاکمیت ملی و همه داشته‌های دیگر خود دست بکشند و به یکی از مستعمرات قرون وسطایی آمریکا و متحدان اروپایی آن تبدیل شوند! آیا از به اصطلاح قطعنامه مورد اشاره برداشت دیگری می‌توان داشت؟! پاسخ این سوال به یقین منفی است! اما، پرسش بعدی آن است که اتحادیه اروپا این قطعنامه خنده‌دار و احمقانه را با چه انگیزه‌ای تهیه و تدوین و تصویب کرده است؟!

به گزارش جهان، حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:

۱- قطعنامه‌ای که روز پنج‌شنبه هفته گذشته با عنوان راهبرد اتحادیه‌اروپا درباره ایران به تصویب پارلمان این اتحادیه رسید به اندازه‌ای خیال‌پردازانه است که تصویب آن از سوی کشورهای اروپایی، آنهم در حالی که ضعیف‌ترین دوران حیات خود را تجربه می‌کنند، فقط با واژه‌هایی نظیر «خنده‌دار» و «احمقانه» قابل تفسیر است.

در این به اصطلاح قطعنامه، آرزوهای بر باد رفته آمریکا و متحدانش که طی ۳۵ سال گذشته بارها زیرپای مردم این مرز و بوم لگدمال شده است، در هفت صفحه تهیه و تدوین و اجرای آن از ایران اسلامی خواسته شده است!... ایران باید توافقنامه ژنو را بی‌کم و کاست اجرا کند!... عوامل زندانی فتنه ۸۸ را آزاد کند!... به حصر سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ پایان بدهد!... ممنوعیت همجنس‌بازی را لغو کند و به همجنس‌بازان اجازه رابطه جنسی آزادانه بدهد!... هر یک از نمایندگان یا هیئت‌های پارلمانی اتحادیه اروپا که به ایران سفر می‌کنند اجازه ملاقات با محکومان امنیتی را داشته باشند!... دفتر نمایندگی اتحادیه‌اروپا در ایران تأسیس شود تا بر مسائل سیاسی و اجتماعی کشور نظارت مستقیم داشته باشد!... انجمن صنفی روزنامه‌نگاران که منحل اعلام شده بازگشایی شود!... به آنچه از نظر اتحادیه اروپا نقض حقوق‌بشر تلقی می‌شود خاتمه بدهد!... به احمد شهید گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق‌بشر سازمان ملل متحد اجازه ورود به ایران داده شود و بتواند آزادانه با مجرمان و هرکس دیگری که می‌خواهد ملاقات کند! و...

در قطعنامه اتحادیه اروپا، انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم غیردموکراتیک تلقی شده و به چند نمونه دیگر از قوانین جاری کشور نیز به اصطلاح اعتراض شده است!

همانگونه که ملاحظه می‌شود، قطعنامه یاد شده در یک کلام از ایران‌ اسلامی و مردم این مرز و بوم دعوت می‌کند که از اسلام، انقلاب، استقلال، آزادی، حاکمیت ملی و همه داشته‌های دیگر خود دست بکشند و به یکی از مستعمرات قرون وسطایی آمریکا و متحدان اروپایی آن تبدیل شوند! آیا از به اصطلاح قطعنامه مورد اشاره برداشت دیگری می‌توان داشت؟! پاسخ این سوال به یقین منفی است! اما، پرسش بعدی آن است که اتحادیه اروپا این قطعنامه خنده‌دار و احمقانه را با چه انگیزه‌ای تهیه و تدوین و تصویب کرده است؟! آمریکا و متحدان اروپایی آن طی سی و چند سال گذشته همه توان خود را برای مقابله با اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران به‌میدان آورده و به اعتراف صریح خود، نه تنها طرفی نبسته‌اند، بلکه نتیجه معکوس گرفته‌اند، تا آنجا که به قول هفته‌نامه آمریکایی «ویکلی استاندارد» روسای‌جمهور آمریکا از جیمی‌کارتر تا اوباما در یک نقطه با امام‌خمینی به اشتراک نظر رسیده‌اند و آن، این که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» و به گزارش نتانیاهو در کمیسیون خارجی سنای آمریکا «ایران ‌خمینی و خامنه‌ای از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، دگرگونی و تحول عظیمی ایجاد کرده است. این ارتعاش که به زلزله شبیه است، دولت‌های همپیمان ما در منطقه را یکی پس از دیگری متلاشی کرده است... کسانی که خطر(!) ایران را نادیده می‌گیرند، سر خود را در شن فرو کرده‌اند» و به‌گفته «جرج فریدمن» رئیس اندیشکده راهبردی «استراتفور»؛ «مشکل‌ما - آمریکا - با ایران، برنامه هسته‌ای این کشور نیست، مسئله اصلی آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه در حال تخاصم و چالش با آمریکا می‌توان بزرگترین قدرت نظامی، تکنولوژیک و علمی منطقه بود. همین الگو، بهار عربی - بخوانید انقلاب‌های اسلامی - در جهان عرب را پدید آورده است» و...

اگرچه گفته‌اند - و حکیمانه نیز هست - «بهتر آن باشد که سّر دلبران - گفته آید در حدیث دیگران» و الفضل ما شهدت به الاعداء «فضل آن است که دشمنان نیز به آن اعتراف کرده و شهادت دهند» ولی فقط یک نیم‌نگاه به راهی که تاکنون پیموده‌ایم و مقایسه میان نقطه آغاز و نقطه‌ای که امروز در آن ایستاده‌ایم نیز می‌تواند به وضوح از حرکت پرشتاب ایران ‌اسلامی روی قوس صعودی منحنی قدرت و تضعیف تدریجی قدرت حریف حکایت کند که این، خود حدیث مفصل دیگری است و بارها به آن پرداخته‌ایم.

۲- واقعیات یاد شده، به یقین از نگاه آمریکا و اتحادیه اروپا پنهان نبوده و نیست. بنابراین باید در پی پاسخی برای این پرسش بود که وقتی آمریکا و متحدانش در اوج قدرت گذشته خود توان تحمیل خواسته‌های خویش به ایران اسلامی را نداشته‌اند، امروز با صدور قطعنامه احمقانه مورد اشاره چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟! پاسخ به این پرسش را می‌توان در چند عرصه زیر جستجو کرد.

الف: در متن قطعنامه اتحادیه اروپا به نکته‌ای اشاره شده و روی آن تاکید ورزیده‌اند که می‌تواند یکی از اهداف مورد نظر قطعنامه را بازگو کند. بخوانید؛

«تنها در صورت پایبندی کامل ایران به تعهدات خود در اجرای کامل توافقنامه برنامه اقدام مشترک - بخش عملیاتی توافقنامه ژنو - امکان بهبود روابط سازنده این اتحادیه با ایران امکان‌پذیر خواهد بود»!

یعنی تن دادن جمهوری اسلامی به اجرای «توافقنامه ژنو» موضوع و هدف اصلی از صدور قطعنامه یاد شده است و بقیه بندهای ۲۳گانه قطعنامه، فقط به فقط برای وادار کردن ایران به اجرای توافقنامه ژنو طراحی شده است!

این توافقنامه که پیش از این در نقد آن نوشته‌های مستند و مفصلی داشته‌ایم و امروزه، حریف در اجرای آن دست کشیدن ایران از همه دستاوردهای انقلاب اسلامی را می‌بیند، همان توافقنامه‌ای است که برادران عزیز - اما کم‌توجه ما - از آن با عنوان بزرگترین توافق قرن! یاد می‌کردند و مخالفان آن - مخصوصا کیهان - را به همسویی‌ با اسرائیل متهم می‌ساختند. همان توافقنامه‌ای که رئیس‌جمهور محترم، آن را تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ایران توصیف می‌کردند! و...

ب: آمریکایی‌ها - اندیشکده آمریکن اینترپرایز - از رهبر معظم انقلاب با عنوان یک «ابرحریف- SUPER OPPONANT» یاد می‌کنند که «نقشه‌راه غرب را می‌داند و در میان مردم خود از اعتماد آمیخته به اعتقاد برخوردار است». حضرت آقا در صدور اجازه مذاکره هسته‌ای با آمریکا علی‌رغم آن که تاکید کردند «نسبت به آن خوشبین نیستم»، آمریکا را به میدان آزمون صداقت کشاندند و این عرصه آزمایش برای دیرباورترین‌ها نیز کمترین تردیدی باقی نگذاشت که «آمریکا قابل اعتماد نیست» و در حالی ادعای «رفاقت با قافله» را دارد که از سوی دیگر «شریک راهزنان» - بخوانید خود راهزن - است. آشکار شدن چند‌باره - و این دفعه با وضوح بیشتر - این واقعیت، از یکسو، کسانی را که در نزدیکی و اعتماد به آمریکا خواب گشایش اقتصادی می‌دیدند، از خواب بیدار کرد و از سوی دیگر برای کسانی که خود را به خواب همراهی با شیطان بزرگ زده بودند، آبرویی باقی نگذاشت. درپی این دستاورد بزرگ بود که نگاه آمیخته به باور عمیق مردم و مسئولان از بیرون به توانایی‌ها و ظرفیت‌های درونی بازگشت و اصلی‌ترین زمینه لازم و ضروری برای «اقتصاد مقاومتی» فراهم شد. اعلام سیاست‌های راهبردی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب که می‌رود تا علاوه بر گشایش و شکوفایی اقتصادی، آخرین حربه باقیمانده یعنی تحریم‌های اقتصادی را نیز از چنگ حریف بیرون آورد، به طور طبیعی، دشمن را سراسیمه کرده و در مقابل این تک ‌حکیمانه و مقتدرانه حضرت آقا، به پاتک خنده‌دار و احمقانه قطعنامه یاد شده روی آورده است.

ج: دشمن امیدوار بود شماری از عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ که متأسفانه و علی‌رغم هشدارهای دلسوزانه در برخی از مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز نفوذ کرده‌اند، زمینه‌های بازگشت دیگر عوامل فتنه را به‌صحنه فراهم کنند. ولی بصیرت مثال‌زدنی مردم که برگرفته از روشنگری‌های رهبر معظم انقلاب است، از یکسو و خرابکاری‌های آشکار عوامل نفوذی فتنه ۸۸ از سوی دیگر، این آرزوی مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس را نه فقط برباد داد، بلکه برای نسل‌های تازه به میدان آمده انقلاب نیز از چهره واقعی آنها پرده برداشت.

حمایت برجسته دشمنان بیرونی از سران و عوامل وطن‌فروش فتنه ۸۸ که در قطعنامه اتحادیه اروپا به گونه‌ای پررنگ آمده است می‌تواند از جمله اهداف اتحادیه یاد شده باشد.

۳- این نکته نیز گفتنی است طی چندماه اخیر، برخی از عوامل نفوذی فتنه ۸۸ از طریق روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌های داخلی و خارجی و یا در مصاحبه با رسانه‌های بیگانه اصرار داشتند که نزدیکی با آمریکا را، کلید حل مشکلات اقتصادی کشور معرفی کنند و در حالی که شماری از مسئولان محترم هر از چندگاه، برخوردهای خصمانه آمریکا و متحدانش را به چالش - البته نه چندان جدی- می‌کشاندند، طیف نفوذی یاد شده برای اثبات - به زعم خویش - دستاوردهای نزدیکی با آمریکا! خود را به آب‌و آتش می‌زدند. مثلا؛ اظهارات خصمانه وندی شرمن علیه مردم ایران را نادیده می‌گرفتند و در همان حال به سخنان وی استناد می‌کردند که گفته بود «با تیم مذاکره‌کننده آنقدر نزدیک و صمیمی هستیم که یکدیگر را با نام کوچک خطاب می‌کنیم»!

قطعنامه اتحادیه اروپا، این ترفند عوامل نفوذی فتنه را که متأسفانه هنوز در دولت محترم حضوری - ولو حاشیه‌ای اما، با دسترسی به متن - دارند، نخ‌نما کرد.

۴- و بالاخره ادعای اتحادیه اروپا درباره غیردموکراتیک بودن انتخاب آقای دکتر روحانی به ریاست‌جمهوری! می‌تواند عبرت‌انگیز باشد.

نظرات 1 + ارسال نظر
مرضیه شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:24 http://shab-e-barani.mihanblog.com

سلام بر شما

ببخشید من مدتی نبودم. سال نو را با تاخیر بهتون تبریک می گم.
مطلبهاتون را تقریبا خوندم.

خدا عزتتون بده

به روزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.