ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

تحریف امام (ره)

دشمنان یک اندیشه در مرحله اول اگر بتوانند درصدد نابودی آن اندیشه برمی‌آیند و تلاش می‌کنند با ارعاب و تهدید و درنهایت جنگ مستقیم آن اندیشه را نابود کرده و از مقابل خود بردارند؛ اما اندیشه‌های بناشده بر فکر توحیدی که نه دل درگرو دنیادارند که تطمیع شوند و نه خوف از غیر خدا دارند که مرعوب شوند بر آرمان خود چنان پافشاری می‌کنند که ابرقدرت‌های شرک محور دنیا در مقابل دستان خالی از سلاح آن‌ها به‌زانو درمی‌آیند.

در چنین شرایطی یکی از مکرهای کهنه جبهه باطل این است که سعی در  درست کردن نسخه‌بدل می‌نماید؛ در این ترفند با تحریف‌های زیرکانه سعی می‌کنند پوسته ظاهری را مورد هجمه قرار ندهند و در عوض مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده آن تفکر را دستخوش تحول نمایند.

تأکید چندباره رهبری در مقابل سناریوی تحریف امام نشان داد که مکتب امام تاریخ انقضا ندارد و تمرکز جماعت نشانه‌دار برای حرکت در این مسیر نمی‌تواند حاوی دستاوردی باشد.

یکی از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، و نقطه مقابل، بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است. [1]

مبارزه و ایستادگی در مقابل مظاهر استکبار از ابتدای نهضت تا امروز، آموزه‌ای است که همواره باعث رشد و تعالی جمهوری اسلامی گردیده است. شخصیت‌هایی که از ابتدای انقلاب به دلایل شخصی وارد نهضت شدند و حتی برخی سختی‌ها را برای نیل به اهداف دنیوی تحمل کردند، خوی استکباری خود را وقتی نمایان ساختند که مزه‌ی شیرین قدرت زیر زبان آنها نشست و جالب اینجاست که سیر حرکتی آنها از ابتدای انقلاب گرچه با مواضع و تحرکات کاملاً ضداستکباری همراه بود ولی به دلیل خوی درونی استکباری، مسیر حرکت آنها در نهایت و پس از سی و هفت سال از آغاز انقلاب با چرخشی آرام در نهایت خود را منطبق بر استکبار خارجی کرده اند.

این دسته که خط شروع تفکرشان از تئوروسین‌های اصلاح‌طلب از سال 76 و در دولت هفتم آغاز شد، امروز چنان با افتخار خود را مبدع و متخصص سازش با قدرت‌ها و سازش با استکبار نشان می‌دهند که گویی تخم دو زرده گذاشته‌اند. حضرت امام خمینی در این زمینه با هوشیاری فرموده‌اند:

«کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى‏دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏ هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى‏ مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏ کنیم.» [2]

امام (ره) در مرحله شکل‌گیری حرکت انقلاب، عملکردش به گونه‌ای بود که حرکت انقلاب را از همان آغاز خالص و ناب نگه دارد و به همین دلیل بوده و هست که هیچ جریانی خارج از خط اصیل و ناب انقلاب نمی‌تواند مدعی باشد که در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی فارغ از خط اصیل امام نقش داشته است.

 

با وجود اهتمام امام (ره) تاریخ انقلاب هیچ‌گاه از خط تحریف شخصیت و مکتب امام فارغ نبوده و البته در هر مقطع متناسب با شرایط روز جامعه متفاوت بوده و است.

در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، منافقین و مارکسیست‌ها که مجالی برای خود در عرصه جامعه نمی‌یافتند، جزو آغازگران این خط تحریف بودند، آنها با سوءاستفاده از عنوان خط امام در پوشش «سازمان مجاهدین خلق خط امام» یا «حزب توده خط امام» تلاش داشتند از این طریق وجاهتی برای خود بیابند . البته امروزه نیز خط تحریف امام، در قالب احزاب که بار اصلی  این مسئولیت را بر دوش دارند،دنبال می شود.

 اما در بررسی خط تحریف شخصیت و مکتب امام می‌توان به چند شاخصه مهم در حرکت این طیف اشاره کرد که عبارتند از:

1- مرجع‌تراشی برای مبانی القایی خود،که به جای توجه به مستندات غیرقابل انکار نظیر 21 جلد صحیفه نور یا مکتوبات امام. در این بخش اهتمام اصلی بر خاطراتی است که اگر چه برخی از آنها ممکن است برای موضوعی در یک برهه خاص کاربرد داشته باشد اما در عرصه کلان انقلاب سندیت ندارد.

2-محصور کردن قیام و حرکت امام به محدوده جغرافیایی ایران و نادیده انگاشتن عمق راهبردی امام در جهانی بودن و حرکت در مقیاس جهانی و  صدور انقلاب اسلامی و تحکیم گفتمان اسلام ناب در جهان معاصر.

3- حاکم جلوه دادن نظر خود بر تفکر امام ،مثلا چنین وانمود می کنند که نظر امام چیز دیگری بود من رفتم و نظر امام را تغییر دادم.

4- محدود کردن سیره امام به بعد جمهوریت آن و نادیده گرفتن بعد اسلامیت حرکت امام.

5- یافتن توجیهی برای سیره و روش اشرافی‌گری که طبعاً با منطق و سیره امام تطبیق ندارد.

6- معرفی امام به عنوان شخصیتی مقطعی که تاریخ‌مصرفش تمام‌شده است و باید از او عبور کرد و صرفاً چون عتیقه‌ای در موزه گاهی برای تماشا به آن سری زد.

7- زمینه‌سازی برای درگیر کردن جامعه با نوع جدیدی از دو قطبی که در آن ارکان و مصالح کلان نظام هدف گرفته می‌شود.

8- مقدس جلوه دادن احزاب و در اختیار گرفتن گزینشی بیانات امام(ره) در جهت منافع حزبی

9-مورد مناقشه قرار گرفتن مسئله ولایت‌فقیه خصوصاً از نوع مطلقه آن،در حالیکه این مسئله در دیدگاه امام(ره)به گونه ی دیگری است.

10- تقلیل "روحیه استکبار ستیزی" و جایگرین کردن"تفکر سازشکارانه" به جای آن

در این زمینه و پیامدهای خط تحریف نکات بسیاری وجود دارد که مجال پرداخت آن دراین مقال نیست


برگرفته شده از وبنوشت جبهه حق «jebheyehagh.blog.ir»- استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.