ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

عجب ملتی هستیم ما

 

یه روز واسه اینکه  غنی سازی 20 درصد داریم  جشن میگیریم  

و یه روز وقتی این غنی سازی را از دست میدیم جشن میگیریم  

این وسط  میونی خوبی با جشن داریم ها ... 

عجب ملتی هستیم ... 

جشن و پایکوبی دولت اعتدال

با فرا رسیدن 24 خرداد دولت تدبیر امید در شهرهای ایران با نصب پلاکارد و بنر های بزرگ به مردم عزیز

کشوم ایران 24 خرداد دوسال پیش را یادآوری کردند.

من به نوبه خود نقدی دارم به آقای رئیس دولت

صد ها بار گفتم آدم رو گرگ بیابون بگیره ولی جو نگیره ... حاج حسن

عزیز دل من مردم ما هر روز وضع زندگیشون بدتر و بدتر میشه

حالا که جنس ها لحظه ای در حال افزایشه شما بنر میزنی و انتخاب خودتو جشن میگیری

واقعا" جای تأسف داره ...

کدوم قول روت عمل کردی که واسش جشن هم میگیری

برای دیدن عکس در اندازه واقعی بر روی عکس کلیک کنید

زنه میره پیش شوهرش

میگه عزیزم تو از چی من خوشت اومد

از هیکل قشنگم یا اخلاق خوبم

مرده میگه :

از اعتماد به نفسی که داری

خداییش از این اعتماد به نفسی که دارین خوشم میاد

دولتها با 24 میلیون رای و 20میلیون رای این اعتماد به نفس رو نداشتن

مواظب مردم عزیز کشورم باشین

دارم به همه چی شک میکنم

توافق 5+1

متن توافق :

شنگول به مدت یکسال باید در خانه گرگ کار کند.

به محض امضای توافق مُنگول با آقا گرگه به صحرا رفته و با هم بازی برد-برد انجام دهند

شاخ های ننه بزی هم بریده و به مدت 10 سال شایدم تا آخر عمر محدود می شود .

ننه بزی می پذیرد که در خانه را باز کرده و اجازه سرکشی سرزده را به گرگ بدهد

خانه ننه بزی تخریب و با همکاری بچه گرگها بازسازی می شود.

و در مقابل آقا گرگه اجازه می دهد که ننه بزی برای شنگول و منگول گیاه تازه ببرد.

و ضمنا"ننه بزی نیز با افتخار عضو باشگاه الاغهای جنگل می شود.

آقا گرگه حق شنگول را در تحقیق در مورد دندانهای آقا گرگه  به رسمیت می شناسد.

این توافق الزام آور نیست و جنبه حقوقی نیز ندارد.

شوالیه ...


آخه شوالیه با ساندویچ یه نونه سیر میشه؟

دیروز داشتیم تو نمایشگاه راه می‌رفتیم که دیدیم چند نفر نشستن کف سالن و دارن به یه چیزی اعتراض میکنن. رفتیم ببینیم حرفشون چیه؟

چاپ آخر: سلام پدر جان، کی اذیتتون کرده؟! چرا اینجا نشستید؟

پیرمرد معترض: چرا نداره که! امثال ما همیشه در طول 2500 سال حیات این رژیم محترم بودیم اما نمیدونم چرا چند وقته به ما توجهی نمیشه؟

2500 سال؟ شرمنده، خبر ندارید انقلاب شده؟

جون من؟ کِی؟

الان 37 ساله!

نه بابا! یعنی رضاخان رفت؟

نه آقا جان. اونکه 70 ساله رفته، پسرش رو میگم، محمدرضا، اونم رفته. مردم انقلاب کردن!

عجب...

پس معلومه ماشالا سنتون هم زیاده ها، چند سالتونه پدر جان؟

من تا هشتادش رو شمردم، بقیه‌ش دیگه از دستم در رفت!

آخر نگفتید مشکلتون چیه؟

خب چرا ما رو اذیت میکنن. من جای پدرجدشونم... با کسی کاری نداریم که. واسه خودمون سیبیل میذاریم، سیگار میکشیم... چرا راحتمون نمی‌ذارن؟

کی شما رو اذیت کرده؟ دولت؟ وزارت ارشاد؟

نه بابا... اینا که خوبن... جدیدا هم خیلی خوب شدن... خود وزیر اومد نشست بغل دستم من هی سیگار کشیدم فوت کردم تو صورتش... هیچی هم نگفت!

پس کی؟

همینا دیگه... غذای درست و حسابی بهمون نمیدن، سیگار اضافی می‌خوایم نمیدن، میگیم یه دون آددامس کمه، بزارید دو تا دوتا بجوییم قبول نمیکنن...

کیا اینکارها رو میکنن؟

الان من سه ماهه میگم یکی رو بفرستید روتختیم رو بشوره، گوش نمیدن...

ای بابا... کیا پدر جان؟ کیا؟

همینا دیگه... همینا که اونجا پرچمشون هست...

پرچم فرانسه رو میگید؟

آره دیگه... همون که بالاش آبیه... اذیتمون میکنن...

همون فرانسه هستش.

حالا هر چی... هر چند وقت یه بار میان یکی از ما رو میبرن تو خونه شون...

سفارتشون...

آره همون... میبرن اونجا میگن تو شوالیه‌ای... بعد هم میارن دم در یه ساندویچ الویه میدن میگن بخور برو... خب لااقل نون اضافه بزارن ما سیر شیم دیگه! با ساندویچ یه نونه آدم عادی هم سیر نمیشه چه برسه به شوالیه!

خب شما چرا میرید؟

چی کار کنیم پسر جان... پیر شدیم دیگه... دیگه حال نوشتن که نداریم... نسل جوون هم که دیگه خیلی کتبامون رو نمیخره... مجبوریم الویه بخوریم دیگه!

پس اینطور... من با اجازه‌تون برم...

ببین آشنا نداری بهشون بگی واسه ما نون اضافه بزارن؟

نه پدر جان.

ببین بهشون بگو ما که چند ساله همه کار کردیم براشون... گفتن کانون نویسندگانتون باید از الان نق بزنه، زدیم... گفتن فحش بدید به قصاص و... دادیم، گفتن علیه جنگ بنویسید، نوشتیم... خداییش حالا یه نون ساندویچی چیزیه که دریغ میکنن؟!

 

معرفی کتاب/ «چراغها رو هر کی خاموش کرد، کرد»

آخرین اثر نویسنده معاصر «مهسا مملی» بعد از چندین سال مجوز گرفته و در نمایشگاه امسال توزیع شده است.

مملی در این کتاب 8 داستان را گرد هم آورده و در سبکی نوین به مخاطب ادبیات امروز تقدیم کرده است. داستانهای این کتاب همگی درباره عشق هستند، یعنی در واقع زیادی درباره عشق هستند!

مملی پیش از این پیش‌بینی کرده بود که این کتاب با استقبال فراوانی از سوی صنف زنان خیابانی مواجه شود. به همین دلیل هم نشر «چاه» که انتشار این کتاب را بعهده داشته است اعلام کرده که این کتاب را در نمایشگاه با تخفیف 50 درصد دراختیار اعضای فعال این صنف قرار خواهد داد!

همچنین این نویسنده از ترجمه این کتاب به زبان تایلندی در آینده نزدیک خبر داده بود!

گفتنی است سخنگوی وزارت ارشاد درباره دلایل اعطای مجوز نشر به این کتاب اعلام کرده بود: راستش هیچکدوم از ممیزهای ما روشون نمیشد این کتاب رو تا ته بخونن. 2 سال دنبال یه ممیز پررو گشتیم اما پیدا نکردیم. آخر سر هم گفتیم مجوز بدیم بره پی کارش.

در صفحه 26 این کتاب می‌خوانیم:

«...»

ولش کن اصلاً!

 

 

خبر «چاپ آخر» تایید شد: فرغون‌ها در راهند

در شماره پنج «چاپ آخر» از تصمیم وزارت ارشاد برای استفاده از ظرفیت 5 میلیون بازدید کننده نمایشگاه کتاب برای تکمیل ساختمان مصلی خبر دادیم و گفتیم که وزارت ارشاد قصد دارد به دست هر کدام از این 5 میلیون یک فرغون آجر یا دو کیسه گچ یا یک کیسه سیمان یا... بدهد که با خود از درب ورودی تا شبستان اصلی بیاورند تا ضمن صرفه جویی در هزینه کارگر، کار ساخت مصلی هم تمام شود.

حالا امروز رسانه‌ها نوشتند سرویس‌دهی مینی‌بوس‌هایی که وظیفه حمل بازدیدکنندگان را داشتند متوقف شده است.

اگرچه برخی مسئولین از اختلاف بین حامی مالی نمایشگاه و مسئولین نمایشگاه به عنوان دلیل این امر خبر دادند، اما شنیده‌های خبرنگار چاپ آخر حاکی است که نخیر! دلیل همان است که چاپ آخر گفته بود و به زودی فرغونها هم می‌آیند!


ادب مرد به ز دولت اوست

یکشنبه این هفته رییس جمهور، در مراسمی که هیچ کس از وی انتقاد نکرد، منتقدانی را که به آن‌ها اجازه صحبت نداده بود، عنوانی تازه داد و «تازه به دوران رسیده» مورد خطابشان قرار داد.

 ادبیات روحانی از روزی که سکان ریاست جمهوری اسلامی ایران را در دست گرفته است هر روز با ادبیاتی زننده تر از قبل با منتقدان برخورد می کند. روحانی منتقدانش را که به خاطر سیاست های غلط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاست خارجه دولت یازدهم، هر روز بر جمعیتشان افزوده می شود، برنمی تابد.

  

در این میان حتی تذکر رهبر معظم انقلاب نیز موثر نیفتاد و رییس جمهور همان لحن تند را نسبت به منتقدان ادامه داد و در مراسم 16 آذر امسال در تالار رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران با «تازه به دوران رسیده» خواندن منتقدان مسیر قبلی خود را ادامه داد.

 دولت یازدهم از ابتدای فعالیت خود با برچسب‌های متعدد نسبت به منتقدان فضای نقد را بر آنها بسته‌ است. «بی‌سواد»، «لبو فروش»، «افراطی»، «متحجر»، «بی‌اخلاق»، «بی شناسنامه»، «کسانی که از جایی خاص پول می گیرند» و... برچسب‌هایی بود که جریان دولت با استفاده از آن سعی در از بین‌بردن فضای نقد در کشور می‌کند.

 روحانی که در روزهای کاندیداتوری اش از نقد و انتقاد از سوی همگان استقبال کرده بود اما روز به روز دایره کسانی که می توانند دولت را نقد کنند محدودتر کرد تا اینکه در این مراسم حتی این اجازه نقد هم به منتقدان داده نشد. 

در این وانفسا که بازار نقد بسیار داغ است و رئیس جمهور محترم بنده هم از همه نقادان به گرمی استقبال می کند فقط یک جمله به ذهنم رسید ... آنهم  

 ((روحانی مچکریم ))

براستی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نباید در توهین‌های روحانی به منتقدان گیر کرد و متوقف شد.

باید مدام از روحانی تحقق وعده‌های اقتصادی که به مردم داده است را مطالبه کرد.

باید مدام از روحانی پرسید مگر شما نمی‌گفتید و نمی‌گویید که احمدی‌نژاد و وزرا و مدیرانش کارنابلد و کوتوله و سرباز بودند و مشکلات کشور ناشی از سوءمدیریت آنهاست اما شما اهل تدبیر هستید و ژنرال‌ها و کاردان‌ها را سر کار می‌آوردید و برای حل مشکلات کلید دارید و می‌دانید چگونه کشور را مدیریت کنید؟! 

 

پس چرا نه در پایان 100 روز اول که پس از یک سال هم مشکلات اقتصادی که رفع آن را وعده داده بودید، حل نشد؟!

چرا امروز برخلاف وعده‌‌های انتخاباتی شما، نه چرخ سانتیریفیوژها می‌چرخد و نه چرخ زندگی مردم؟!

چرا نگذاشتید ارز ارزان شود؟!

چرا برخلاف وعده شما، خودرو را گران کردید و وزیر صنعت شما با کاهش قیمت آن مخالفت می‌کند؟!

چرا مسکن مهر را بر خلاف وعده‌ای که به مردم داده بودید، تعطیل کردید و هنوز هم جایگزینی برای آن معلوم نکردید؟!

چرا شما وعده مبارزه با رانت و فساد دادید اما در همین سال اول دولت شما باید شاهد اعطای رانت 3 هزار میلیارد تومانی به یک بدهکار هزار میلیارد تومانی باشیم و از طرف دیگر به خاطر تعلل و کم‌کاری‌های دولت شما، دادگاه لاهه، ایران را در پرونده کرسنت به گفته وزیر صعنت، 18 میلیارد دلار یعنی 54 هزار میلیارد تومان جریمه کند؟!

چرا چرخ تولید نمی‌چرخد و بیکاری افزایش یافته است؟!

چرا از یک طرف وعده دادید هدفمندی یارانه‌ها را ادامه می‌دهید اما از طرف دیگر با تهدید و تحقیر به مردم فشار آوردید که از یارانه انصراف دهند؟!

چرا چرا چرا...

اگر می‌گویید خراب‌کاری قبلی‌ها به این زودی‌ها درست نمی‌شود، پس چرا با وعده 100 روزه رأی مردم را به سمت خود جلب کردید؟!

اگر می‌گویید آن‌زمان که این وعده را دادید، به درستی از اوضاع مملکت و خرابی‌ها مطلع و باخبر نبودید، پس این همه سال در عالی‌ترین سطوح مدیریتی نظام که قاعدتاً باید کاملاً و حتی بیشتر از خیلی مسئولان دیگر از اوضاع و احوال کشور باخبر باشید، چه می‌کردید؟! 

برگرفته از صفحه اجنماعی : آقای سید محسن میر هاشمی

آقای روحانی چرا؟؟؟

با توجه به انتخابات در سوریه و حضور حداکثری مردم سوریه و پیروزی بشار اسد ولی این پیروزی در انتخابات  ریاست جمهوری، توسط حسن روحانی رییس جمهور یکی از نزدیک ترین همپیمانان سوریه به او تبریک گفته نشده است.  

براستی چرا؟؟؟

 بشار اسد در انتخابات اخیر سوریه با کسب 88.7 درصد آرا در حالی که 73.4 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کرده بودند بار دیگر به عنوان رییس جمهور انتخاب شد و در اولین واکنش‌ها، آمریکا و تعدادی از همپیمانان غربی این کشور، کل انتخابات را غیرقانونی خواندند.

با این وجود معلوم نیست چرا حسن روحانی و دستگاه سیاست خارجی کشورمان واکنشی به نتیجه انتخابات نداشته‌اند!
گفتنی است بشار اسد بعد از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری، در نامه‌ای از جانب ملت سوریه «صمیمانه‌ترین تبریکات و بهترین آروزها» را به حسن روحانی برای «کسب اعتماد میلیونها تن از ملت برادر ایران» تقدیم کرده بود.

با این وجود معلوم نیست در شرایطی که ایران به عنوان نزدیک ترین هم‌پیمان کشور سوریه شناخته شده و چشم آمریکا و غربی ها به واکنش ایران به انتخابات این کشور دوخته شده بود، چرا رییس جمهور هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداده است.
 

 
این بخشی از آرشیو سایت رسمی ریاست جمهوری در روزهای اخیر؛ روحانی و جهانگیری روز ملی یمن، روز ملی اتیوپی و ... را هم تبریک گفته‌اند.  
سوال؟؟


آیا سکوت رییس جمهور ایران در این خصوص، همسو با خواست غرب نبوده است؟  

آیا پیروزی اسد در شرایطی که 88.7 درصد آرای کل شرکت کنندگان را به دست آورده بود ارزش یک پیام تبریک خشک و خالی را نداشت؟  

جالب اینجاست که آرای اسد نشان می دهد حتی با فرض شرکت همه معارضان سوری در انتخابات و حضور صددرصدی (!) مردم این کشور، باز هم بیش از 65 درصد آرا به اسد تعلق داشته است.

سوال اینجاست  

آیا دولت ایران با رصد لحظه به لحظه و مداوم در کمین هر مناسبت ملی در کشورهای مختلف در هر گوشه و کناری از جهان نشسته تا بی درنگ، از سوی رییس جمهور یا معاون اول او، پیام تبریک خود را ارسال کند(!)، انتخاب اسد را تا این اندازه بی اهمیت دانسته است؟ 

 و یا این اقدام نیز چراغ سبزی به غرب در خصوص همگرایی با آنها در موضوع سوریه است؟ 

آقای روحانی ما از شما بیش از این انتظار داشتیم .... 

این چه سیاستی است که چیزی نگوییم که آمریکا ناراحت شود . 

گفته بودم مواظب مردم عزیزم ایران باش ...ولی اکنون به تو می گویم  

مواظب خودت باش...

آخرش ثبت نام کردی گدا؟؟؟؟

   

منبع : خبرگزاری دانشجو

مصطفی احمدی روشن

سر قبر نشسته بودم …

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….
از خواب پریدم.
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…
ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی …
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…