به توکل نام اعظمت... بسم الله الرحمن الرحیم.
خدایا کمک کن به افراطی گری و بی انصافی محکوم نشویم!
به قول آقای شهیدی فرد در برنامه پارک ملت:اصلا استکبار داااریم؟مردم داااریم؟!
اولین مساله بصیرت این است که این استکبار چیست که باید با آن مبارزه کرد؟
استکبار یعنی از موضع تکبر حرف زدن با یک ملت، کار را با تهدید پیش بردن، اگر چنین نکنید چنان خواهد شد! استکبار یعنی به خودشان حق بدهند که در امور زندگی کشورها و ملت های دیگر، دخالت های مالکانه بکنند. این معنای استکبار است. (۱)
با این تعریف، مستکبر چه کسی است؟!
آمریکا یک مستکبر به تمام معناست. یکی از وزرای دفاع آمریکا در برهه ای، حرف دل آمریکایی ها را زد؛ گفت: ما باید ریشه ی ملت ایران را بکنیم. ملاحظه می کنید؛ ریشه ی ملت ایران، نه دولت ایران! نه جمهوری اسلامی!
سی سال دولت آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و علیه ملت ایران توطئه کرده،ضربه زده، هرکار توانسته کرده. اگر شما فکر کنید یک کاری بود که آمریکایی ها می توانستند بکنند و نکردند، بدانید که چنین چیزی نیست؛ هرکار ممکن بوده کرده اند. (۲)
ولی آنها که خواستار مذاکره و صلح هستند؟!
گاهی هم حرف های به ظاهر آشتی جویانه ای در این مدت زدند، اما هروقت که لبخندی به روی مسئولین ما زدند، وقتی دقت کردیم، دیدیم خنجری در پشت سرشان مخفی کرده اند، از تهدید دست برنداشته اند، نیتشان عوض نشده است.
خنده تاکتیکی، لبخند و روی خوش تاکتیکی، فقط بچه ها را فریب می دهد. یک ملت بزرگ با این تجربه،و مسئولین برگزیده یک چنین ملتی، اگر فریب بخورند، یا باید ساده لوح باشند، یا باید غرق در هوی و هوس باشند، بخواهند با دشمن بسازند. و الا اگر مسئولین کشور باهوش باشند، دقیق باشند،مجرب و پخته باشند،دل در گرو منافع ملت با همه وجود داشته باشند، گول لبخند را نمی خورند! (۳)
خب حالا چه باید کرد؟
«والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم»
"با کفار سخت گیر" . معنایش این نیست که حتما بایستی دشمن را آدم بکلی پایمال کند، نه، یک وقت اقتضای سرکوبی دارد، یک وقت هم اقتضای سرکوبی ندارد، اما در همه حال باید در مقابل دشمن سرسخت بود، خاکریزتان باید در مقابل دشمن نرم نباشد، دشمن نتواند نفوذ کند، نتواند تاثیر بگذارد. (۴)
اما شاید دیگر قصد دشمنی نداشته باشند!
این جور نیست که شما خیال کنید توطئه نسبت به این کشور یک توهم است؛ نه، یک واقعیت است، از همه طرف دارد توطئه می شود.
ممکن است آن کسی که در جهت آن توطئه ها در داخل کشور محور حرکت قرار می گیرد، خودش اصلا نفهمد. فهمیدن این موضوع هم ذکاوت می خواهد. بعضی ها این ذکاوت را ندارند. ما آدم ها را تجربه کردیم. نمی فهمند دارند به ساز کی می رقصند. ولی این واقعیت را عوض نمی کند، بدانند یا ندانند، این توطئه ها وجود دارد. (۵)
این نظام دشمن دارد ، دیکتاتورهای عالم هم دشمن این نظامند، سلطه گران و متجاوزان به حقوق ملت ها دشمن این نظامند. باید منتظر دشمنی بود. هشیار باشید. در عرصه زندگی سیاسی دچار خواب آلودگی نشویم،در پشت سنگرها خوابمان نبرد. اگر تو خوابت برد، باید بدانی که دشمن ممکن است بیدار باشد. (۶)
نتیجه گیری:
جمهوری اسلامی قوی تر از این حرف هاست، عمیق تر و ریشه دار تر از این حرف هاست. جمهوری اسلامی با حوادث بسیار سخت تری هم مواجه شده که بر همه آنها فائق آمده؛
حالا چهار نفر آدم هایی که یا ساده لوح هستند-حالا با هر انگیزه ای، قضاوت نکنیم- یا با نیت بد و خباثت آلود، یا با نیت نه آنچنان بد، اما همراه با ساده لوحی و بد فهمیدن قضایا، با جمهوری اسلامی مواجه شده اند، این ها نمی توانند برای آمریکا در کشور ما فرش قرمز پهن کنند؛ این را بدانند: ملت ایران ایستاده است. (۷)
و اما در آخر، چند کلمه ای با دوستان:
جوان های عزیز مراقب باشند، هرگونه کار بی رویه ای کمک به دشمن است. من می بینم، جوان ها گله مند، ناراحت و عصبانی، گاهی از بنده هم گله می کنند که چرا فلانی صبر می کند؟ چرا فلانی ملاحظه می کند؟
خداوند متعال می فرماید: « و البته نباید دشمنی گروهی، شما را بر آن دارد که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است...» مائده 8
بله یک عده دشمنی می کنند، یک عده ای خباثت به خرج می دهند، یک عده ای از خباثت کنندگان پشتیبانی می کنند، این ها هست، اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون هضم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بی گناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال می شوند. این نباید اتفاق بیفتد. من بر حذر می دارم جوان های عزیز را، فرزندان انقلابی خودم را، از اینکه حرکتی را خودسرانه انجام دهند، نه، همه چیز بر روال قانون. (۸)
پی نوشت:
بیانات رهبر معظم انقلاب؛
(۱) و (۲) و (۳): 88/8/12 در دیدار با دانش آموزان
۴. 88/5/31 در جمع قاریان قرآن
۵. 88/8/6 در دیدار با نخبگان علمی کشور
۶. 88/7/15 در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری
۷. 88/8/12 در دیدار با دانش آموزان
۸. 88/10/19 در دیدار با مردم قم
صد البته توقع چنین توافقی بعد از جملات مشهور دکتر روحانی در فیلم و مناظره های تبلیغاتی ایشان می رفت و تعجب می کنم چرا برخی افراد ، گروه ها و رسانه ها ، صدایشان به هوا بلند شده که قرار ما این نبود! مگر غیر از این توقع داشتید؟! راستی جملات ایشان را در خرداد ماه و قبل از انتخابات ریاست جمهوری یادتان هست: "خیلی قشنگه سانتریفیوژ بچرخه، به شرط اینکه کشور هم بچرخد. اما اگر بنا باشد سانتریفیوژ بچرخد و کل کشور بخوابد، یعنی یک کارخانه نطنز را راه بیاندازیم و صدها کارخانه ما به خاطر نداشتن قطعات، مواد اولیه و تحریم دچار مشکل شود که یا بخوابد یا بیست درصد کار کند، این را ما نمیپسندیم."
اما تحلیل بنده از این توافق و اتفاقات بعد از آن:
1-این توافق باید در این زمان حتماً صورت می گرفت،بنده در مورد مباحث فنی و حقوقی توافقنامه چون اشراف کامل ندارم صحبتی نمی کنم ولی در حد بضاعت و فهم خودم-از متن ترجمه شده- شاید می شد امتیازات کمتری داد و در عوض ما به ازای بیشتری گرفت.
2-چرا می گویم باید توافق در این زمان حتماً صورت می گرفت؟ دلیل آن اینست که دولت یازدهم قبل و بعد از انتخابات خردادماه 92 به گونه ای عمل کرد که تصور یک بخش بزرگ از جامعه اینطور شکل گرفت که حتماً غرب فقط در مسئله هسته ای با ما مشکل دارد و با کوتاه آمدن از برخی خواسته ها و حقوق خود در موضوع مورد بحث می توانیم بر مشکلات اقتصادی هم غلبه کنیم. حال اگر این توافق صورت نمی گرفت این بخش بزرگ که منتظر چنین توافقی بودند سرخورده و ناامید به دنبال مقصر می گشتند و همان خطی که القاء می کرد همه مشکلات کشور در استفاده از "تمام ظرفیت علمی و فنی هسته ای" است ،گناه آنچه هست و نیست را گردن طیف مخالف "نحوه مذاکرات" می انداخت و عده ای باور می کردند و نتیجه اینکه شعار برخی افراد در ماه ها و سالهای پیش رو می شد:"داشت همه چیز خوب پیش می رفت ولی نگذاشتند!"
3-در این مذاکرات مردم ایران تاحدودی به هم دستی و شبکه درهم تنیده استعمار پی بردند.سنگ اندازی های فرانسوی ها و رنگ عوض کردن انگلیس در مذاکرهی آخری و حرف های خصمانه کری و اوباما بعد از حتی توافق امضاء شده، نشان داد غربی ها هیچگاه مورد اطمینان نیستند و صادقانه با مسائل برخورد نمی کنند.مواضع دور از عقل و جنگ طلبانه اسرائیل در خلال مذاکرات نیز بار دیگر اثبات کرد دشمن درجه یک ایران، اسرائیل غاصب است.
4-تقارن مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 و تصویب کاپیتولاسیون در افغانستان با فشار آمریکا به مجلس لویی جرگه ودولت این کشور ، باردیگر به مردم ما یادآوری کرد نیت و هدف نهایی آمریکا در برخورد با ملتها به بردگی کشاندن و از بین بردن حقوق آنان است.اگر امروز با عزت زندگی می کنیم و دنیا روی ایران حساب می کند به دلیل پایداری و استقامت ملت ایران طی 35 سال اخیر است، وگرنه همچون افغانستان با یک دستور و اخم کردن به مقاصد خودشان می رسیدند.
5-غرب و به خصوص آمریکا نمی توانند پیشرفت ملت ایران را ببینند ، به همین سبب در صدد این برخواهند آمد که به اشکال مختلف بهانه هایی را برای دخالت بیشتر در ایران و گرفتن امتیازات دیگر بتراشند؛پس منتظر آن روزها باشیم و از خلف وعده آنها تعجب نکنیم؛خاصیت استکبار دبه کردن و حقه زدن و دسیسه چینی است.
6-به عقیده بنده اشتباه بزرگ دولت یازدهم اصرار عجیب بر حل مشکلات اقتصادی از طریق گفت و گو با غرب و گره زدن این دو باهم است که می تواند خسارت هایی را به بار بیاورد و این دولت خودش قربانی اول آن باشد.آقای روحانی روز یکشنبه(3/9/92) پس از حصول توافق میان ایران و 5+1 در نشست خبری می گوید: "دولت افتخار می کند که پیش از پایان صد روز این موفقیت بدست آمده است." این درحالی است که قبل تر و در زمان تبلیغات انتخاباتی ایشان و بعداً اعضای دولت وعده حل مشکلات اقتصادی ظرف صد روز و ارائه گزارش آن را به مردم داده بودند.حالا چطور یک توافق مبهم می تواند جای حل مشکلات اقتصادی را بگیرد الله اعلم،باید منتظر بمانیم و گزارش ایشان را ببینیم.نکته دیگر اینکه دولت یازدهم مشکلات پیش آمده در دولت قبلی را مدیریتی می دانست و با این علم پا به عرصه انتخابات گذاشت و قول 100 روز را داد و حالا تمام مشکلات فعلی را گردن دولت قبلی انداختن فرافکنی و بی انصافی است.
7-در زمان وعده حل مشکلات اقتصادی در تاریخ معین توسط آقای دکتر روحانی و تیم انتخاباتی ایشان بنده این را بیشتر یک تاکتیک انتخاباتی می دانستم تا أمری واقعی،چون به لحاظ مدیریتی و ساختار اداری ما قبل از انقلاب مشکلات عدیده ای داشتیم و متأسفانه حتی با وقوع انقلاب اسلامی بخش اعظمی از این مشکلات ساختاری و اداری پابرجا ماند و این دولت چه قبل و چه بعد از انتخابات گویا برنامه ای برای اصلاح این ساختار نداشت و ندارد.راندمان پایین کارکنان دولتی و ادارات،حیف و میل بیت المال،نظارت ضعیف و گاهی برعکس! ، پارتی بازی،رشوه،قانون گریزی و دور زدن قانون،بروکراسی و کاغذ بازی بی حد و حصر و ده ها موارد دیگر از موضوعاتی است که هنوز ما با آن دست به گریبان هستیم و هر دولتی با هر سیاستی بیاید با این بدنه فشل و پوسید نمی تواند امور را به طور مطلوب انجام دهد.در زمان تبلیغات نیز تنها سعید جلیلی و تاحدودی محسن رضایی به تغییر ساخت اداری کشور اشاره داشتند و نامزدهای محترم دیگر دچار آفت شعار و قول های بی پایان بودند.حال دولت با این وعده کار خود را سخت کرده و تمام امیدش به مذاکرات و توافقی در 100 روز اول خلاصه شده بود که اشتباه استراتژیک دولت اعتدال است.به هرحال مذاکرات و توافق حاصل شده در 100روز ابتدایی، مسکنی بود که فشار روانی بر روی دولت را کم کرد ولی باید دید درآینده چقدر اثربخش خواهد بود.هنوز بخش های اقتصادی دولت تحرک خوبی از خود نشان نداده اند وحتی نسبت به مرداد ماه 92 ، 16 سال عقب گرد کردند و برخی سیاست های اشتباه مانند کوپن ارزاق و حذف یارانه نقدی مطرح شد(!) ؛بخشهای مسکن،بانکها،صنایع و معادن،تعاونیها و حتی نفت و پالایش و پتروشیمی در این سه ماه بلاتکلیف و در اغماء هستند که اگر فکری عاجل برای آنها نشود به زودی شیرینی توافق با 5+1 به کام مردم تلخ می شود.
8-توافق اخیر طبق آنچه دولت می گوید و جو بوجود آمده در جامعه جای خرسندی دارد ولی این أمر مغفول نماند که دشمنی غرب و شرکایش با ایران فراتر از موارد هسته ای است که با یک یا چند توافق بر روی کاغذ ازبین برود و موجب دلخوشی و آرامش همیشگی ما باشد. آنها خواستار نابودی ایران و کانون اسلام ناب محمدی(ص) و به غنیمت بردن منابع ما و به ذلت کشاندن مردمان این سرزمین هستند. با شکستن ایرانی که الگوی کشورها و مردم مقاوم جهان در برابر سلطه استکبار است دیگر کسی هوس استقلال ، آزادی و جمهوری واقعی را تا سالها نخواهد کرد.همیشه یادمان باشد کفر به طاغوت بستر ایمان به پروردگار است و امید بستن به غیر خدا شرک است و آمریکا شیطان بزرگ است.
9- و اما مهم اینکه ، سخنرانی های کوبنده رهبری و در مراحل بعدی نقدهای جدی و دلسوزانه توسط گروه ها و رسانه های مختلف باعث شد:
اول:جلوی زیاده خواهی غربی ها گرفته شد.آنها در دور اول مذاکرات بدلیل برخی اظهارات غیرکارشناسی اعضای دولت خیلی امیدوار بودند تمام فعالیتهای ما را تعلیق کنند ولی دیدند رهبری با قدرت ایستاده اند و جلوی هرگونه پایمال کردن حقوق ملت را می گیرند.پس در دور دوم عقب نشستند و رفتار تهاجمی آنها نسبت به دور اول مذاکرات تعدیل شد.ترس ازین که ایران در اقدامی متقابل پس از شکست مذاکرات دور جدید نوسازی و افزایش ظرفیت هسته ای خود را پیش بگیرد یکی دیگر از دلایل آنها برای تن دادن به همین مقدار از امتیازات توافق نامه به نفع ایران است.
دوم:طیف فتنه گر و سازش کار و بعضاً ساده لوحان هیجان زده که به بهانه حمایت از دولت نسخه های وطن فروشانه می پیچیدند، دست و پایشان را از مسائل جمع کردند و دولت با فشار کمتری از سوی آنها کارها را پیش برد.
سوم:به دولت این پیام را داد که رهبری و مردم پشت دولت هستند و اعضای مذاکره کننده با خیال راحت و با پشتوانه استقامت ملت ایران از دست بالا وارد مذاکرات شوند و به بهترین نتایج برسند.
چهارم: به حزب الله این پیام را داد که رهبری به خوبی به موضوع اشراف دارند و این مذاکرات نقطه عطف دیگری برای پیشرفت و ارتقای کشور با بالا رفتن "تجربه و ظرفیّت فکرى" مردم خواهد شد.به زعم بنده توافق هسته ای اخیر نعمتی بزرگ برای کشور است که موجب دشمن شناسی بیشتر در میان آحاد مردم و استقامت بیشتر آنها در مسائل همچون گذشته و محکم شدن اراده جمعی در برداشتن مشکلات از طریق کار و تلاش داخلی خواهد شد و مطمئناً اجماع و وحدت ملی را در بر خواهد داشت که ارزش و دست آورد بزرگی است.
سخنرانی مهم مقام معظم رهبری امام خامنه ای در اواسط آبانماه(12/8/1392) در جمع دانشجویان و دانش آموزان را یکبار دیگر مرور کنیم،راه اینجاست:
«خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نمیکنیم.
یک تجربهاى در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهاى که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهى تعلیق غنىسازى انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنىسازى را در مذاکرات با همین اروپایىها، جمهورى اسلامى براى یک مدّتى پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنىسازى، امید همکارى از طرف شرکاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیارى را - که البتّه بهنحوى تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند - آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانى بگویند خب یک ذرّه شما عقبنشینى میکردید، همهى مشکلات حل میشد، پروندهى هستهاى ایران عادى میشد. آن تعلیق غنىسازى این فایده را براى ما داشت که معلوم شد با عقبنشینى، با تعلیق غنىسازى، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیارى از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگرى است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنىسازى را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهورى اسلامى با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالى که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهاى ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتى هم که امروز در جریان است، ما ضررى نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهاى را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.»
اگر جوان دیروز در نقطه عطفی از تاریخ سراسر افتخار سرزمینش، با الهام از پیشینه عاشورایی مکتبش و با رهنمودهای خمینی کبیر (ره) و با شعار قیام در راه حق، مردانه زنجیرهای استبداد و ستمشاهی را گسست و بانگ آزادی و حق طلبی اش را در سراسر عالم منتشر ساخت؛ جوان امروز نیز که وامدار گذشته سرخ و رقم زننده آینده روشن است، در برگی دیگر از کتاب تاریخ سرزمینش، افسری جنگ نرم را در سنگر دانشگاه و در خط مقدم جهاد علمی اش تجربه می کند.
نسل سوم انقلاب شکوهمند اسلامی، اگرچه امام عظیم الشأنش را از نزدیک درک نکرد اما با صلابت، حامی اصل اساسی ولایت فقیه است تا آسیبی به نظام و انقلاب نرسد.
افسر جوان امروز اگرچه فاتح والفجر8 و کربلای 5 و خیبر نبود، اما فتنه ها خنثی کرد و "9دی" را جاودانه رقم زد. جوان امروز اگرچه آن روزهای پر التهاب خون و گلوله را از نزدیک ندید اما مردانه بر عهد خودپای فشرد و ذره ای از حقوق مسلم کشورش عقب ننشست.
... و دشمن بداند، ما امتداد همان امواج خروشان دیروزیم، همانان که دیو را به قعر دوزخ فرستادند و وجودشان فرش قدوم فرشته شد. و از نسل همان عاشورائیان در رکاب...
عمار های جوان علی، با معرفت ژرف خود، آنقدر روشنگری خواهند کرد تا مجالی برای جولان دادن منافقین باقی نماند و آنقدردر جهت بصیرت افزایی خواهند کوشید تا دشمنان این حکومت اسلامی را،یارای نفس کشیدن نباشد.
افسران جوان این نظام از نسل علی اکبرند، هنوز مجنون فکه و شلمچه و دوکوهه اند. در حسرت سنگرهای عشق سوختند و در فرصت سنگر علم و توانایی شان، "امید" راهی فضا کردند، "سجیل" ساختند، "جماران" به آب دادند و اصل نظام نامشروع صهیونیزم را به چالش کشاندند.
افسران امروز افتخار همسنگری با همت و باکری و خرازی را نداشتند اما شاگرد "علیمحمدی" هاو "شهریاری" ها بودند و قاطعانه در راه "رضایی نژاد" ها و "احمدی روشن" ها پا برجا مانده اند. مجسمه شاه را سرنگون نکردند اما در جنگی نرم و فتنه ای خاموش، خائنین و کارشکنان نظام و انقلاب را رسوا ساختند...
و امروز، جوان ایرانیبا جهاد علمی خویش و بیداری و معرفتش به فضل الهی ایران را به اوجاقتدار و سعادت خواهند رساند و با روحیه دادخواه و انقلابی خویش زمینه های حکومت جهانی "موعود (عج)" را فراهم خواهد آورد و با روشنگری بیان و قلم خویش فرصت عرض اندام به مخالفین داخلی و خارجی نخواهد داد و در حمایت از رهبرش، امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) چونانمیثم تمار ثابت قدم خواهد بود... انشاالله.
پس از پخش برنامه گزارش 100 روزه شیخ حسن روحانی از تلویزیون که در خوش بینانه ترین حالت، 35 دقیقه از وقت آن برنامه به ارایه ی آمار یکطرفه و تخریبی علیه دولت سابق اختصاص یافت، دکتر محمود احمدی نژاد با انتشار نامه ای، رییس دولت یازدهم را به یک مناظره ی روشنگرانه در برابر افکار عمومی دعوت کرد.
با انتشار این نامه، موجی از واکنش ها از طرف مشاوران و نزدیکان رییس دولت یازدهم به راه افتاد که برخی از آنها از آمادگی جهت مناظره و برخی دیگر، به تکه پراکنی و کنایه زنی پرداختند اما تا این لحظه شخص روحانی موضع خاصی اعلام نکرده است.
در هر صورت به نظر بنده می بایست یکبار این اتفاق بیافتد تا دیگر هیچ رئیس جمهوری به خود اجازه ندهد تمام خدمات دولتهای قبلی را زیر سئوال ببرد.
اگر کسی نتوانسته طبق قول خود عمل کند می بایست مثل یک مرد از مردم کشور عذر خواهی کند که این برای او بسی گواراتر است از اینکه بخواهد در جهت تخریب دیگران برآید.
باشد روزی را در این کشور شاهد باشیم که رئیس دولت فقط از عملکرد خود دفاع کند .
فقط همین
نمی دانم! ولی وقتی مقابلِ مخالفـــِ احمدی نژاد قرار می گیرم، احساس خوبی به من نمی دهد! واقعا این بی انصافی هایی که بعضی ها در حقش می کنند، الحق بی انصافی ست، چه از آن ضدانقلابی اش و چه از آن شبهِ بسیجی و حزبـــ اللهی اش!
خانه ی ما دوطبقه ستــــ ، یکی برای خودمان و دیگری برای مستاجر. بعد از این که این مساجـــر آخری در مسکنِ مهـــر سکنی گزید مـــا بعدِ آن مستاجر درست و حسابی پیدا نکردیم! آخر وقتی مسکن مهــــر هست دیگر...
بگذریم...
--> انرژی هسته ای را هم که همین دکتر روی پا آورد و الحمدلله بعدها طوری شد که مردم آن را دویست تومان بسته ای برایش حسابـــ کتاب باز کرده بودند! دستــــــ مریزاد دکتر جان(سال 86) بماند این که قبلش این بسته های انرژی دست چه کسی بود و با آن چه می کرد! واقعا بماند . . .
راستش این تورم ها و این گرفتاری ها و این گرانی ها آنقدر که ما فکــ ــــر می کنیم دست تو نیست! ولی تورم و گرانی هم حق دارند! آره دکتـــر جان! با این همه خدماتـــــ استانی و تونل ها و مسکن ها و یارانه ها و ماهواره های امیدِ ایران و پهباد ها و این تحریم ها و ... هم حق دارند سراغتــــ بیایند.
دکتر ! ببخش آن هایی را که ظاهرِ ساده ی تو را مسخره کردند و درمورد آن بدگمانی کردند. آن هایی که اختلاس ها را به پای تو نوشتند! ببخش آنهایی را که در مورد تو "نحکمُ باالظاهــر" نه "باالباطنِ" تو کردند. روزی همین کلمات و گمان ها و حرف ها و قضاوت ها زبان باز می کنند و وقتی ما نامردها زبان بسته ایم، شکایتـــ می کنند.
روحانی مچکریم ها هم، همه حرفــــ است! از زحمات تو برای والیبال و فوتبال و المپیک و پارِ آن نمی توان با این جملاتــــ ِ وارداتی ،چشم پوشید! (یادمان باشد حتی به شوخی روی ناخودآگاهِ ما تاثیر می گذارد!)
درستتـــ است که ایرادات و حواشی ای هم داشتی ولی ما قبولتــــ داریم دکتر! راستش را بخواهی روی حرفـــــِ آقا حسابــــــِ ایمان باز کرده ایم:
"دولت کنونی هم نقاط قوت فراوانی دارد. گیرم نقاط ضعفی هم وجود دارد. کدامِ ما در کارکردمان ،در عملمان، نقطه ی ضعفـــ نداریم؟"
حرفــــ های مانده در گلو هم بماند ولی:
دکتر شریعتی آدم ها را به 4دسته تقسیم کرده بود،
و تو از دسته ی چهارمی!
"آنهایی که وقتی هستند نیستند و وقتی نیستند هستند!"
با این که ما وقتی بودی نفهمیدیمتــــ ولی الحمدللله که خدمتت جاری ست دیگر...؟
و بعــــد ها فهمیده خواهی شد! آقای دکتر محمود مردمی نژاد!
با این که سیاسی ستــــ (!) ولی:
متاسفم که بعضی ها رئیس جمهور انتخابـــ کردند
و هر روز نگاه هایشان را می دوزند به نرخ طلاو سکه و دلار...
لطفا در این مورد هم انصافــــ داشته باشیم!
این بنده خدا که نمی تواند معجزه کند!
* تاحالا انقدر سیاسی ننوشته بودم! خدا قبول کند!
*گاهی نمی شود حرفــــ نزد!
*از حرف زدن درمورد ظاهرِ کسی نهی شده ایم، چه برسد به سوءِ ظن به باطن کسی!
*اینجا پایگاه شهداستـــ، لطفا بعضی از افراد با نظرهاشان بی احترامی نکنند که تایید نمی شود!
*الهی قبل از شَفایمان ما را شِفا بده! الهی آمین
با عنایت به سخنان جدید باراک اوباما
و بازگشت به مواضع قدیم آمریکا مبنی بر ادامه تحریم ها
و اینکه همه گزینه های روی میز است .
نمی دانم سیاست لبخند آقای روحانی اصلا"کارساز هست یا ...
بهر حال
جناب آقای روحانی بارها گفتم مواظب مردم عزیزم باش
مواظب کرامتشان
مواظب باش شأن مردم ما بالاتر از این حرفهاست
پس اگر مواظب مردم عزیزم نیستی لااقل مواظب خودت باش
به گزارش گروه سیاسی "ندای انقلاب"، ولیالله سیف اخیرا در صبحانه کاری با اتاق بازرگانی گفته بود کاهش نرخ ارز دلیل خاصی ندارد و خوشبینی افراد باعث کاهش نرخ شده؛ نرخ ارز منطق خاص خود را دارد و کاهش بیشتر آن از سوی دیگر تاثیرات منفی را دربر دارد؛ بنابراین دلیلی برای کاهش بیشتر نرخ ارز در بازار وجود ندارد و کاهش بیشتر قیمت دلار منطقی نیست.
انتشار این سخنان با واکنشهای اعتراضی در رسانهها مواجه شده است. از جمله برخی از شهروندان با گذاشتن کامنتها و دیدگاههای خود به خبر مذکور در سایتها واکنش نشان دادهاند. به عنوان مثال در سایت جهاننیوز ذیل خبر سخنان «سیف» این کامنتها به چشم میخورد: تا اون موقع که احمدینژاد بود که بالا رفتن نرخ ارز فاجعه بود و بحران ملی! حالا که نیست آقایان میگن نرخ دلار نباید پایین بیاید/ دو تا سوال از ایشون داشتم؛ چهقدر حقوق میگیرن و به دلار میگیرن یا ریال/ فقط یک سوال: آقای رئیسجمهور! فکر میکنید اگر در مناظرهها میگفتید اعتقاد به دلار ۳ هزار تومانی دارید، رأی میآوردید؟ (دیگه داری وارد جایی میشی که نباید بشیها دادا!)/ اظهارنظر دقیق یک کارشناس اقتصادی با در نظر گرفتن همه جوانب (شما از آمریکا چطور میتوانید همه جوانب اقتصادی داخل کشور را تشخیص بدهید آقای دلاری؟)/ به نظرم باید بین چند موضوع اعتدال برقرار گردد: اول اینکه چرا احمدینژاد اگر این حرف را میزد مجرم بود؟ دوم اینکه پس معیشت و تورم و شعارهای انتخاباتی چه میشود/ به نظر من فاتحه این دولت با این طرز تفکر اقتصادی خوانده شد و دولت تدبیر و امید رسما اعلام کرد دولت ناامیدی است. مگر این که روحانی سریعا تیم اقتصادیش از نوبخت و سیف و طیبنیا را شجاعانه عوض کند با این تیم اقتصادی همه مردم ناامیدی از بهبود شرایط پیدا کردند/ انتخابات باید تکرار شود (جالبترین نظر بود)/ من به آقای روحانی رأی دادم و انتظار دارم پس از بازگشت از سفر تکلیف ایشان را یکسره کند./
صهیونیستها
هنگام سخنرانی روحانی
سالن مجمع عمومی سازمان ملل
را ترک کردند.
از مواضع اخیر رئیس جمهور تشکر می کنم
ولی از حرفهای موزیانه رئیس جمهور آمریکا هم بیمناک
از رئیس جمهور عزیز خواستاریم مواظب رفتار دو گانه غرب باشند
وقتی از یکسال پیش تحریم ها تشدید شد ...مشخص بود قرار است روزی از این آب گل آلود ماهی گرفته شود .
حال که سخن از رسمیت دادن به برنامه هسته ای ایران هست . وقت گرفتن ماهی هاست
پس آقای رئیس جمهور مواظب خودتان و مردم عزیزم باشید
موفق باشید.