ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

شده تا حالا...؟

شده تا حالا تو یه جمع بزرگ نشسته باشی و احساس غربت کنی؟

شده تا حالا بغل دستیات _همونایی که عمیقا دوستشون داری_ فقط و فقط با خودشون حرف بزنن و هرچی ملتمسانه بهشون نگاه کنی که بگی بابا منم هستم و اونا نبیننت؟

شده تا حالا اسیر وسوسه هات بشی که به یه عده بتوپی اما یه نیرویی تو رو از این کار وا داره؟

شده تا حالا یا یه ذوق خاصی سراغ یه نفر بری که باهاش حرف بزنی و عمق محبتت رو بهش برسونی و اون تو ذوقت بزنه؟

شده تا حالا از سر صمیمیت نظرتو تو جمع بگی و یکی بشدت بکوبتت؟
شده تا حالا کارایی رو بکنی ، حرفهایی رو بزنی ، جاهایی بری که علی رغم میل باطنته؟

شده تا حالا گاهی نفهم پندارنت / گاهی خودخواه ؟

شده تا حالا تو جمع  تنهایی رو تو از عمق وجودت احساس کنی و بغض کنی و اشک تو چشات حدقه بزنه و دلیلشو حساسیت به نور لامپ ربط بدی؟

شده تا حالا تویی که منبع انرژی و فعالیت بودی رو ساکت و مغموم ببینی ؟

شده تا حالا دلت گرفته باشه و هر چی گریه کنی اروم نشی ؟

.

.

.

اما تو این هیاهوها و این اشک و بغضها وقتی به سر حد نهاییش میرسی فقط یه چیز هست که اون سلولهای عصبی وجودتو اروم میکنه :و اون گفتن این ذکره " لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم "

رغائب

سلام به شب آرزوها

سلام به تمام آرزوهای ناتمام دل شما

سلام به نگاههای   پرمهر شما

امشب یه آرزوی بزرگ دارم

همه ی اونایی که یه آرزوی قشنگ توی دلشون دارن ؛به آرزوشو ن برسن

بگید الهی آمین

آمین یا رب العالمین" "

 

نمی دونم تاحالا براتون پیش اومده که یه چیزی رو تا سرحد مرگ بخوایید و هی ازتون دور و دورترش کنن؟

امیدوارم که براتون پیش نیومده باشه

حس خوبی نیست،اصلا خوب نیست

اما اون موقع تو به هردری میزنی که خواسته تو بگیری،به هردری

مدام توی این فکری که چه کنم که اگه یه قدم رفت عقب؛من دو قدم جلوبرم؟!!!

توی تکاپو هستی و نگران

گاهی مضطر میشی و می بری

اشک میریزی ،اضطراب توی تموم سلولهای تنت لونه کرده

اما بیش از پیش در خونه ی خدائی

مرتب خدا خدا میکنی

یه مدت که میگذره،دیگه ذکر لبت شده خدا خدا خدا......

مانوس شدی با خدای خودت ،اونم چه جور ...چه شور...چه حالی ...وایییییییییییی

اگه خوب دقت کنی دیگه به خواسته ات فکر نمی کنی

به لطف خدا،به بزرگیش،به ارحم الراحمینیش،به قدرتش فکر میکنی

و خواسته ات رو از خودش میخوای

فقط از خودش

مدتی میگذره و حاجتتو نمی گیری

حس میکنی توی این مورد خاص بهت نه گفتن

اما دلخور نیستی

چون خدا وقتی می گه   نه ،حتما یه چیز بهتری برات صلاح دیده و در نظر گرفته

تو توی این مدت یه چیزی رو خوب فهمیدی

اونم اینکه خدایا جز تو هیچکسی   رو ندارم

راضی شدی به رضاش

اونم چه راضی شدنی.....

از خواسته ات میگذری

اما یه چیزی ته دلت میگه همه چیز درست میشه

و همینم میشه.......

یعنی همونی رو که میخواستی به بهترین شکل بهت میده

جوری که باور نمی کنی.......باور کن.......

می گن موسی به کوه سینا که رسید به خدا گفت:"ارنی"

خدا چی گفت؟"لنترانی"

یکی میگفت:

"چو رسی به طور سینا ارنی مگو و بگذر

که نیرزد این تمنا به جواب لنترانی"

 

اما یکی دیگه گفت:

"چو رسی به طور سینا ارنی بگو و مگذر

که جواب آید از دوست، اگرچه لنترانی"

نظر شما چیه؟

با کدومشون موافقید؟بگیم و منتظر جواب باشیم حتی جواب نه یا نگیم   و بگذریم؟

می گن حضرت یوسف رو گذاشتن واسه فروش

هرکی می اومد و یه قیمت بالایی میگفت

یه پیرزنی هم یه مرغی آورده بودکه همه ی سرمایه اش بوده گویا

بهش میگن؛ قیمتها رو نمیبینی؟ این چیه تو آوردی؟

میگه من شنیدم خیلی خوبه، اومدم بگم   این شخصی که همه ازش تعریف میکنن ؛منم خریدارم ،گیرم که بضاعتم اندکه .....می خوام اسمم توی لیست خریدش  باشه

 

من می گم حالا که آخرت ما در گرو اعمال دنیای ماست،بیائید خوبی و زیبایی پیش بفرستیم

بگیم خدایا  خودت کریمی ،رحیمی و...

آخرین آرزو واسه مادر عزیزم بابای مهربونم

واسه خواهراو برادرای گلم و از همه مهمتر

واسه همسر عزیزم و دختر گلم نرگس خانمم

آرزوی سلامتی می کنم

آمین یا رب العالمین

اعمال این شب در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

انقلاب اسلامی، میدان نبرد جدید، نیروهای وا رفته

 

چند مدت پیش مقاله ای نوشته بودم تحت عنوان از عدالت فردی تا گذر از میدان مین. در این مقاله مقوله عدالت و رسالت عدالتخواهان را گذر دادن انقلاب اسلامی از دو میدان مین عنوان کردم. میادین مین تحجر و تجدد. امّا امروز باید بگویم که  دشمن موفق شده است میدان نبرد جدیدی را در مقابل ما احداث کند و قسمت بزرگی از پیاده نظام های خود را در این جبهه  سازمان دهی نماید.

در میدان نبرد جدید آنچه تحلیل را بسیار سخت و سطح درگیری را عمیق می نماید عدم صف بندی جناحی هم در بعد نظر و هم در بعد عمل است. در این جبهه صف بندی ها کامل متلاشی شده یا در حال متلاشی شدن می باشد. در پیچیدگی این میدان همین بس که از درون جریانی ضد فتنه، فتنه ای بزرگتر رشد و بسط داده شد. یعنی ما برای نابودی یک فتنه و خنثی سازی عملکردهایش  یک رأی خاص به صندوق ها انداختیم و حالا از دل همان آراء، جریانی  با شدت انحراف بیشتری متولد شده است.

حداقل خسارت این فتنه،  ایجاد شکاف میان خودی هاست. منظورم از خودی ها همان جریانی است که در فتنه پس از انتخابات یک نظر و عمل را برگزید و حالا مثل کسی که سر کلاف را گم کرده باشد خوب نمی تواند سر رشته عبور از بحران را دریابد. نکته بارز آنها هم اختلاف در تفسیر نظرات رهبری است. یعنی شما می بینید مثلا بین 3 نفر از بچه حزب الهی که در جریان فتنه پس از انتخابات یک عملکرد داشتند، حالا سه نوع نگاه و تحلیل ایجاد شده. سه نوع نگاه همگی معطوف و منتسب به نگاه رهبری.

 اگر مصداق این امر را بخواهید بدانید این است که هم اکنون شخصی به بزرگی و موجهی آیت الله مصباح، بین جریان خودی و ضد فتنه منتقد پیدا کرده است. این یعنی شکاف. اینجاست که باید نگران بود و بزرگی میدان نبردی را که روی خواهد داد را باید درک کرد.

علت چیست؟. علت آن است که جریان مذکور به شدت خلط حق و باطل دارد. شدت این امر بسیار بسیار بالاتر از حوادث گذشته است. در حوادث گذشته هر چند فضا غبار آلود بود امّا در جبهه خودی، از ارشادات رهبری تفسیرهای گوناگون ارائه نمی شد. هر کس که آنها را فصل الخطاب دید با سلامت از آزمایش بیرون آمد. امّا حالا اینطور نیست. اگر خوب تحلیل نکنید از ارشادات رهبری تفسیری ساخته می شود که خلاف رای و نظر ایشان است. یعنی شما یک فضای مه آلودی را متصور شوید که فقط می توانید چند متر پیش پای خودتان را ببینید و برایش برنامه ریزی کنید.

 این جریان از طرفی خودش را به حمایت های رهبری از دولت وصل کرده و از طرف دیگر با تریبون انقلاب و اسلام با مخاطبینش برخورد نموده است. توانسته تئوریک های فکری خودش را رنگ اسلام ناب  دهد. حتی صبغه عاشورایی به مبانیش بدهد. یعنی تصرف در مفاهیم بنیادی انقلاب. فتنه گذشته سعی در نابودی جمهوریت نظام با تکیه بر اشرافیت را داشت امّا این فتنه سعی در نابودی انقلاب اسلامی با تکیه بر جعل کردن آن را دارد.

بگذارید واضحتر بگویم.  جریان متجدد که خودش را در قالب فتنه 88 نشان داد، برای زدن مفهوم ولایت مطلقه فقیه از نظریات  و مبانی غربی و دموکراتیک مثل جامعه مدنی یا عقلانیت اجتماعی سود می برد. امّا جریان جدید خیر. برای حذف و زیر سوال بردن ولایت مطلقه فقیه، از نظریه امامت که سر منشأ همین نظریه است، استفاده می کند. یعنی دست به جعل یک مفهوم از مفاهیم بنیادی انقلاب اسلامی می زند. ادعا می کند که ما با خود امام عصر(عج) در ارتباطیم و لزومی ندارد در همه زمینه ها از ولی فقیه تبعیت کنیم. در سخنرانی هایش در یک لفافه مشکوک می گوید : " کشور را امام زمام(عج) اداره می کند"!

با این تفاسیر باید در سه میدان  جنگید. میدان نبرد با متحجرین، متجددین وجبهه جدید متصرفین. جبهه ای که سعی در دخل و تصرف در مبانی انقلاب را دارد.

همین طیف، یک  اتاق فکر در روحانیت تشکیل داده اند به نام جامعه وعاظ ولایی. این گروه در وهله اول با وابسته کردن حوزه های علمیه به اقتصاد دولتی، قصد حکومتی کردن روحانیت را دارد. کما اینکه در این راه موفق هم بوده. با توضیع پول میان طلاب و ارائه طرح هایی که شهریه طلبه ها را دولت پرداخت کند و امثالهم. این بزرگترین خطری است که روحانیت تشیع را در طول حیاتش مورد تهدید قرار داده است.  چرا که روحانیت تشیع( خلاف تسنن) مستقل از حکومت طراحی شده و حیات اقتصادی اش از طریق مردم ( سهم امام ) تامین می شود تا از تشکیل روحانیت درباری متملق جلوگیری به عمل آید. دنیازدگی روحانیت تنها عاملی است که توانایی زمین گیر کردن آن را دارد.

این طیف رسالتش نفوذ در روحانیت و ارائه تعریف جدیدی از اسلام است با همان تئوری تصرف و جعل. اسمش را گذاشته اسلام ایرانی. مبانیش را به عاشورا و اسلام ناب متصل می کند، امّا در حقیقت یک جعل از اسلام آمریکایی است. فقط رنگ  و اصطلاح را تغییر داده.

در مطالعاتم به کانونی برخورده ام با همین شاخصه ها. یک گروه تشکیلاتی به نام " اخوان الصفا". این گروه سری در زمان عباسیان توسط برخی از دانشمندان ایرانی در بصره شکل گرفت  که تخصصش جعل بود. البته با تکیه بر فلسفه یونان باستان و اندیشه های فیثاقورثی ارسطویی. می آمد مفاهیم فراماسونری را با اسلام خلط می کرد و یک تعریف فلسفی اسلامی از آن رائه می داده. پیرامون این گروه بیشتر خواهم نوشت، امّا قصدم این بود که بگویم این مدل جعل و تصرف بی سابقه هم نبوده. اگر آنها را خوب رد گیری کنیم بهتر می توانیم مدل عمل و ضد عمل آنها را برسی  و در فضای کنونی علیه آنها دست به پاتک بزنیم.

همانطور که گفتم شاخصه فتنه جدید بهم خوردن صف بندی هاست. شما می بینید که شق عظیمی از منافقین و غرب از این گروهک در لفافه حمایت کرده اند. دسته ای از جریان جنبش سبز در حال بیعت با آنها هستند و خیلی صریح برای انتخابات آینده ریاست جمهوری برای ائتلاف با آنها ابراز تمایل کرده اند.

 حالا این جریان را کنار جریانی بگذارید که با عَلم کردن سید حسن خمینی به میدان خواهد آمد. که از این گروه هم غرب به شدت حمایت خواهد کرد. چرا که تئوری این گروه نیز زدن انقلاب اسلامی به اسم امام خمینی(ره) است.

دو جریان مثل لبه های قیچی، در جهات مختلف و به ظاهر متضاد به انقلاب حمله خواهند برد. یک لبه به امام خامنه ای (روحی له الفدا) خودش را متصل می کند و جریان دیگر به امام خمینی(ره). انچه هم مبرهن است دست عوامل شبکه پنهان ماسونری در پشت پرده هر دو جریان است. حالا تصورش را بکنید این که حضرت امام( روحی له الفدا) می فرماید فتنه بزرگ یعنی چه!

خوب، حالا نگاهی به جبهه خودی ها می اندازیم. خودی هایی که با این عملشان(که بی عملی است)، قطعا در این طوفان مثل یک کاه به قهقرا خواهند رفت. متاسفانه آنهایی هم که داعیه دلسوزی دارند نشسته اند تا اتفاق بیفتد، فتنه رخ دهد، سپس مثل مورچه هایی که آب به لانشان راه پیدا کرده تو سر و کله خودشان بزنند و کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرند.

خیلی ها هم در این جبهه توهم زده اند. آنقدر به خودشان مغرورند که  خودشان را بی نیاز از هر گونه بازبینی می بینند.

صلوات بر فاطمه (س) :

یکی از عبادتهای دینی درود و صلوات فرستادن بر حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت معصوم آن حضرت اسـت. ایـن عبادت ریشه قـرآنی دارد و خداوند متعال در قرآن به آن دستور داده است. در روایتی از پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله آمده است که درود فرستادن بر فاطمه زهرا علیه ‏السلام آثــار معنوی بالایی دارد و در قیامت شایستگی الحــاق به پیامبر اکرم صلی ‏الله علیه و ‏آله را برای انسان فراهم می ‏کند. پیامبر اکـرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله فرمود : ای فــاطـمـه ! هــر کس بــر تو صلوات بفرستد خداوند او را می‏ آمرزد و در هر جای بهشت که باشم وی را به مــن ملحق سازد. کیفیت صلوات بــر حــضــرت زهـــــــرا علیه ‏السلام چنین است : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.»  

  

 

یا زهرا س

نماز حضرت زهرا (س) : نماز حضرت زهرا علیه ‏السلام دو رکعت است ؛ بدین صورت که در رکعت اول بعد از حمد 100 مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بـعـد از حـمـد 100 مـرتـبـه سـوره توحید خوانده می ‏شود. نماز استغاثه به حضرت زهرا (س) : در مـفـاتـیـح الجنان روایت شده است که : هـر گــاه حاجتی داری دو رکعت نماز به جای آور و پس از سلام سه مرتبه تکبیر بگو و پس از آن تسبیحات حـضـرت فــاطمه علیه ا‏السلام را بگو ، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو : «یا مَوْلاتی یا فاطِمَةُ اَغیثینی» سپس جانب راست صورت را بــر زمین بگذار و هـمـان ذکر را صد مرتبه بگو ، سپس جانب چپ صورت را بر زمین بگذار و صـد مـرتـبـه همان ذکــر را بـگـو و حاجت خود را بخواه، به خواست خداوند حاجتت برآورده می‏ شود.

امام خمینی و منش او

و چند کلام از امام خمینی کبیر  هم او که هم نام من است .روح الله

*** صحیفه نور ج 3 صفحه 197  تاریخ:۲۸/۸/۵۷  

 

 

حضرت امیر را به خیال خودشان نصیحت می کردند که شما یک مدتی معاویه را بگذارید در حکومت شما باشد و بعد که پایه حکومت شما قوی شد، آنوقت او را رد می کنید به هیچ یک از آن حرف ها اعتنا نکردند و حجتشان هم این بود که یک نفر آدمی که برخلاف موازین الهی رفتار می کند و ظلم را در بلاد راه می اندازد، من حتی برای یک آن هم نمی توانم که او را حاکمش قرار بدهم، بلکه اگر حاکمش قرار می دادند این حجت می شد بر اینکه شود یک فاسقی هم از طرف ولی امر حاکم باشد و حضرت امیر مضایقه کردند از اینکه حتی اگر مصالحی هم آنوقت مثلا بود که اگر پایشان محکم می شد ممکن بود مثلا معاویه می شد ممکن بود مثلا معاویه را کنار بزنند، معذلک برای خودشان اجازه نمی دیدند که معاویه را حتی یک روز در سلطنت خودش باقی بگذارند و این حجتی است بر ماها که اگر بتوانیم، باید این حکومت هایی که حکومت جور است کنار بزنیم و اگر چنانچه خدای نخواسته نتوانیم، رضایت بر حکومت آنها ولو یک روز، ولو یک ساعت این رضایت بر ظلم است، رضایت بر تعدی است، رضایت بر غارتگری مال مردم است و هیچ مسلمی حق ندارد که رضایت بدهد به حکومت ظالمی ولو یک ساعت و همه ما مکلفیم که این حکومت هایی که روی کار آمده اند و برخلاف موازین الهی و موازین قانونی (حتی قانونی خودشان) هستند، همه ما مکلفیم که با آنها مبارزه بکنیم، هرکس به هر مقدار که می تواند باید با اینها معارضه و مبارزه بکند و هیچ عذری پذیرفته نیست.

روح خدا روح الله به ملکوت اعلی پیوست

 روزی که تو رفتی در گوشه ای از این کره خاکی , به یکباره روح از تن میلیونها انسان جدا گشت و گرد یتیمی بر سر و روی کودکان , جوانان , میانسالان و پیرزنان و پیرمردان نشست

روزی که تو رفتی , واژگان غم و اندوه معنای دیگری یافتند و اشک دمادم کاسه چشم بسیاری را پر و گونه های تفتیده بی شماری را خیس خیس کرد و تو با آنکه همه را دوست داشتی و برای تمام اهل زمین سعادت آرزو میکردی به اشاره کوچکی از دوست با دلی آرام و قلبی مطمئن رهسپار دیار او شدی .

و حالا با اینکه سالها از سفر آسمانیت میگذرد اما هنوز بوی خوشت در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر جاریست و نام شریفت بر هزاران هزار کوی و کوچه و برزن نقش بسته است و عشق به تو و آرمانهای بلندت در گنجینه دل میلیونها انسان در جای جای زمین جای گرفته و جاودانه گشته است .

ما بی تو هیچیم , ما بی تو گمنامیم , ما بی تو در هیچ جای دنیا شناخته نمی شویم , حتی انقلاب عظیمی که سالها پیش با دم مسیحایی تو دراین سزمین آفریده شد , جز با نام تو در هیچ جای دنیا شناخته شده نیست .

وقتی تو رفتی اگر رهبر فرزانه ای از فرزندان برومند تو بر سر ما و این انقلاب دست نوازش نمی کشید معلوم نبود عاقبت ما و عاقبت ای انقلاب چه میشد .

امام ! هرگز موفق به دیدار سیمای ملکوتی و نورانیت نشدم و آن زمان که شما را از دست دادم کودکی ده ساله بیش نبودم , اما خوب به یاد دارم که خبر رحلت شما چه غوغایی به پا کرد و اشک از دیدگان همه جاری کرد و اکنون که که قریب به ۲۲ سال از عروجت می گذرد می بینی که چگونه خیل دوستدارانت برای تجدید میثاق با آرمانهای والایت و بستن پیمانی دوباره با تو و رهبر عزیزتر از جانمان در سالگرد هجرت جانگدازت حضور می یابند . افسوس که کودک بودم و عاجز از درک وجود شخصیت شما . اما بدان ای امام که راه و هدف و آرمانهای بلندت تا ابد جاویدان و پایدار است و برای تحقق آن تلاش میکنم . پس شما نیز موفقیت مارا در این راه از خدای خویش بخواهید و بدانید همیشه ماندگار و جاوید خواهی بود .

می خواهم از تو بیشتر بگویم اما بیش از این نمیتوانم بگویم که تو روح خدا در کالبد انسان و انسانیت بودی . نامت بلند و روحت شاد باد .

تکبیر وفاداری

   

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

چرا آیات القرمزی مانند ندا آقاسلطان

چرا هایی که هیچ وقت  از طرف روشنفکران جامعه من و طرفداران دمکراسی غربی  جوابی  نداشته است   

  

 بسم رب الحسین – علیه السلام

روی سخنم با روشنفکرانی است که هنوز در سطح جامعه رگ غیرتشان برای جناب موسوی و دوستدارانش(بخوانید دارودسته اش) بالا میزند.هنوز که هنوزه معتقدند دیکتاتوری در ایران به اوج خود رسیده است.

سال 88 دختری به نام ندا آقا سلطان به قتل رسید!

در کوچه های تهران.در بحبوحه فتنه ای مخملی! او اکنون در بین مخالفان نظام به"فرشته آزادی"شهرت یافته است!فیلم کشته شدن او را بارها دیده ایم.اخبار و تحلیل های مربوط به آن را خوانده ایم.علت مرگش هر چه که بود به عنوان دختری بی گناه که در جریان فتنه از دنیا رفت در ذهن ها ماند.ندایی که به عنوان ندای آزادی فتنه گران معرفی شد و تبدیل شد به یک جریان.تیتر اول خبرگزاریها و سایتهایشان شده بود ندا آقاسلطان.سوژه ای شد برای آنان که به دنبال بهانه ای برای نفی اسلامی بودن این مملکت بودند(شاید خودشان بهانه را ایجاد کردند...الله اعلم!).و شما روشنفکران برایش طلب آمرزش کردید.و تراژدی غمگینی از مظلومیت او در برابر ظلم(ازهمه بسیجیان محترم پوزش می طلبم) بسیجیان ظالم! ایران اسلامی نوشتید.امسال، سال90.دختر 20 ساله بحرینی، شاعره جوانی که برای دفاع از قیام بحرین دردنامه ای خواند،خواهرم آیات.در اوج مظلومیت، آزار دید،شکنجه شد،به او بی حرمتی شد..اما برای خیلی از این آدم ها ، همان ها که ندا را فرشته آزادی خواندند،آیات القرمزی ارزشی پیدا نکرد! چرا جریان نشد؟چرا بهانه ای نشد برای آزادی خواهان و مبارزین با نظام دیکتاتوری ایران! مگر به نام آزادی و برای آزادی نمی جنگند؟چرا لال شده اند؟ نباید از او سوژه بسازند برای زیر سوال بردن رفتار کثیف سردمداران استکبار!می دانید که نمی خواهند...**با شما هستم.با شما که از شدت روشنفکری به کوته فکری رسیده اید.چشمانتان را باز کنید گوش هایتان را تیز کنید و برخیزید که دنیا برای نابودی طاغوت برخاسته است.به راستی تفاوت ندا و آیات القرمزی چیست که کشته شدن ندا را یک میلیاردو دویست میلیون نفر تماشا میکنند ولی کسی از شهادت دختر بحرینی حرفی نمیزنند.نمی دانم ... 

 

 

آیات را کشتند زیرا آیه تطهیر می خواند  

قـــرآن روی نــیـــزه را تـزویـر می خواند 

  

با خــون تخـلص کــرد در شـعر غــریبـــش  

وقتی که از ظلم و غم و زنجیر  می خواند 

 

هدیه به کبوتر زخم خورده روح شاعره شهیده آیات القرمزی سه صلوات   

جالبتر از همه چیز  اینکه    

طبق خیال‌پردازی‌های ! یک منبع ! آگاه ! “یک خانم” به نام ترانه موسوی پس از بازداشت مورد هتک حرمت واقع شد سپس نیمه بدنش سوخته و در محل نامعلومی دفن شد. ...این خبری بود که دروغ بودنش چندی بعد آشکار شد ولی هنوز از لیست شهدای فتنه سبز خارج نشده است...

 

 

طبق دیده‌ها و شنیده‌های میلیون‌ها نفر از مردم لیبی و بحرینی و فیلم و عکس‌های رسانه‌های خبری بیش از “هشت هزار نفر خانم و آقا”به طرز فجیعی جان‌باختند.

 حقوق بشر غربی یعنی اینکه عکس بزرگ یک ” کسی” که هویت درستی ندارد و بر اساس شایعات بزرگ شده را می‌برن در مجالس گوناگون دولتی و اظهار تاسف می‌کنند از وضعیت ایران؛ ولی وقتی این حجم کشته را به صورت مستند می‌بینند تنها جلسه می‌گذارند که چه بکنند نفت‌شان کاهش نیابد که مبادا سود کمتر به جیب بزنند.

 

مقایسه کنید

http://s1.picofile.com/file/6725951706/nf00168598_1.jpg 

سخنرانی احمدی نژاد در لبنان کنار مرز اسرائیل در لبنان، بدون شیشه حفاظتی 

http://s1.picofile.com/file/6725953718/nf00168598_2.jpg 

سخنرانی اوباما در قلب اروپا، از پشت شیشه ضدگلوله

هدفمند کردن یارانه ها

بسم الله رحمن الرحیم

خسته نباشید میگم به تمام ایرانی های عزیز و دوست داشتنی و متحد .

اول یک مسئله کوچک بگم و این که ما همه ایرانی هستیم و با هم زندگی میکنیم و خوب نیست با توهین و نا سزا به هم دشمنان خودمون را خوشحال کنید . امروز استکبار قصد در تفرقه اندازی بین ما دارد و نباید اجازه دهیم که پیش برود . خیلی بده ما اینجا  به خاطر عقاید ی با هم درگیر شویم که منشا آن از خارج از کشورست . جوان ها یادتون نره که ما خودمون کشور داریم و کشورمونم رئیس جمهور و یک رهبر شیعه که مثل خودمون مسلمان است و بهتر است به جای نفوذ فرهنگ  غربی در اندیشه و تفکرمان به سوی اندیشه های اسلامی ولیه فقیه پیش رویم . تاریخ اسلام ثابت کرده که در هر زمانی کسانی که دوری کردند از پیامبر و اهل بیت ایشان و پیروان و  انسان های بزرگ رستگار نشدند . پس همه با هم به سوی یک اتحاد در جهت تحکیم پایه های انقلاب اسلامی و  حفظ حرمت خون شهیدان جلو رویم . یا علی

همان طور که در جریان هستید بحث داغ این روزها طرح تحول اقتصادی است که کم و بیش مردم را درگیر درباره نقایص و فواید آن کرده است . من به نوبه خودم نظراتم را راجع به این طرح میگم .

نکته اول اینجاست که این طرح برای اجرا مد نظر تمامی دولت های قبلی نیز بود ،  و دیدید که آقای خاتمی رئیس جمهور وقت اذعان به نتوانستن در اجرای این طرح در دولت خویش کرد و به همین راحتی این بار سنگین را از روی دوش خود برداشت و مثل همیشه به دنبال حاشیه و سوت و کف رفت تا شاید خود به خود کشور پیشرفت کند . همه ما دوست داریم شاد و سرحال باشیم و این خوبه که ریئس جمهور قبلی به این مسئله توجه داشت ولی ای کاش به جای کف زدن و سوت کمی هم به زیر ساخت های اساسی و بالا بردن اقتدار ملت ایران توجه داشت . بهتره وارد بحث اصلی شویم .

عزیزان با اجرا این طرح به گونه ای همه ما برنامه هایی را برای سامان دهی به مصرف انرژی خود ترتیب دادیم و این سامان دهی به مصرف قبل از اجرای این طرح نبود . به نظر من در حال حاضر همگی مردم یک نظم خاصی را در زندگی خود پیاده کردند و اولین نکته مثبت همین است یعنی جامعه میداند باید چه کند و در چه مسیری حرکت کند .

این مسیر حرکت که خیلی مهم است را مردم خود  مردم خواهند ساخت . چگونه ؟

چند شغل را من بررسی میکنم :

1 – نان وایی  : میدانید قبل از اجرای طرح قیمت هر کیلو آرد یارانه ای 75 ریال بود که این قیمت پایین هیچ انگیزه ای در نانوا برای ارتقای کیفیت نان خود به وجون نمی آورد . به طوری که اگر نان هم طبخ نمیکرد و آرد خالی را به فروش میرساند سود میکرد . اما الان قضیه فرق کرده رقابت پذیری بین نانوا ها زیاد شده برای این که اگر نان آنها به فروش نرسد آرد رو دستشون باد میکنه . پس ناچار به ارتقای کیفت هستند .  اما چرا شکایت ها از برخی نانوایی ها زیاد شده ؟ این را ما مردم باید حل کنیم که یک راهش نخریدن نان از نانوایی که کیفیت مطلوب ندارد .

 

سوال : آیا رقابت پذیری فقط محدود به چند شغل است ؟

معلومه که نه . مطمئنا با گران شدن برخی کالا ها مردم انگیزه قوی تری برای کسب در آمد بیشتر دارند و این مسئله خود هر کسی را اجبار میکند که بهترین کالا را تولید کند تا مصرف کننده که حالا قدر پولشو میدونه به دنبال این کالای بهتر برود و به نوعی این یک مسابقه ای است که مردم به راه خواهند انداخت . یعنی بلاخره کالای ایرانی با کیفیت تر و باصزفه تر از کالای وارداتی خواهد شد . مخصوصا الان که دولت ورود کالاهی چینی بی کیفیت را ممنوع کرده  و ایرانی ها هم به دنبال این بودند که از چین جنس را  ارزان بخرند و وارد کنند هرچند بی کیفیت باشد  و این جا هم با سود بالایی به فروش برسانند .

2 – کاهش قاچاق سوخت : کمتر آدمی پیدا میشه که بخواد بنزین 400 یا 700 تومانی یا همچنین گازوئیل و ... را قاچاق کند چون دیگه مثل قبل برای قاچاق چی های سوخت در آمد  نداره و اصلا  به ریسک های احتمالی و زحماتش نمی ارزه . پس دیگر سرمایه ملی از کشور خارج نمیشود .

3 – کاهش و حتی به صفر رسیدن مهاجران افغان که بیشتر در مشهد ساکن میشوند و عراقی ها که بیشتر در قم سکونت میکنند و حتی خروج آنها از ایران به دلیل بالا رفتن هزینه هایشان  . پس به دنبال آن اشتغال زایی زیاد میشو د .

4 – کاهش مصرف سوخت که ترافیک روان و هوای پاکتر را به دنبال دارند . از این به بعد کارخانجات برای کاهش مصرف سوخت خود  باید دستگاه های قدیمی را از رده خارج کرده و آنها را نوسازی بکنند ، اتومبیل های سنگین که من چند راننده را میشناسم اقداماتی را برای کاهش سوخت خود کردند که برام جالبه همه به این فکر افتادند  تا هزینه هایی را پایین آورند که بیهوده صرف میشدند و اقدماتی که هرد فرد در زندگی شخصی خود انجام میدهد به پیشرفت کشور کمک میکند .

5 – این طرح تنها بزرگترین طرح اقصادی نیست بلکه بزرگترین طرح اسلامی و مذهبی نیز است که دولت به آن اقدام کرده ، زیرا از یک امر حرام (اسراف) جلوگیری به عمل می  آید . همان چیزی که اولیا دینی ما و ائمه اطهار ما را به جلوگیری از آن دعوت کرده اند . شاید آن کسی که در نظرات نوشته بود لعنت حضرت علی بر احمدی نژاد اینجا به فکر بیفته . ما همه به نوعی باید متشکر دولت باشیم که ما را به درست مصرف کردن سوق داده  است .

راستی

یک سوال :  پول نفت کجا میرفت ؟ کجا خواهد رفت ؟

پول نفت به شکلی خیلی بد بین مردم توزیع میشد که نمونه اش یارانه که از پول نفت به سوخت تعلق میگرفت تا بنزین 100 تومان باشد و گازویئل 160 ریال . که اگر فکر کنیم کشور  با این قیمت های تقریبا رایگان به جایی نمیرسد . اما در آینده نزدیک پول نفت صرف عمران و آبادانی و کمک به ریشه کنی فقر و  فساد خواهد آمد و ما تنوع را احساس خواهیم  کرد . در تاریخ 26 / 10 / 89 بانک جهانی اعلام کرد : با هدفمندی یارانه ها در ایران فقر کاهش پیدا میکند . همان حرفی که شعارش را رئیس جمهور اعلام کرد و این بیانه ای بانک جهانی صحتی بر این امر است .

6 – بنا به گفته دکتر در برنامه ی تلویزیونی 6 دهک جامعه از همان روز اول سود میبرند که این شش دهک میتونه از روستا ها و شهرستان ها و و حتی شهرهای بزرگ که مصرف خوبی دارندرا شامل بشه و  حتما همه ما مناطق محروم را که برای نان شب موندن و محتاج کمی پول هستن میشناسیم و به نظر من زندگی و امرار معاش این افراد تا حدودی بیشتر خواهد شد .

قدرت خرید زیاد میشود . چرا ؟

شنیدید به مردم میگن پول خود را برای خرید سوغاتی یا چیز دیگری از کشور خارج نکنید زیرا با خارج کردن پول مقدار ارز داخلی در گردش جامعه کاهش میابد . حالا که دولت این مقدار پول کلان به عنوان یارانه نقدی به حساب ارز کشور تزریق کرده است ،  باعث به چرخه آمده گردش بیشتر ارز و در نتیجه بالا رفتن قدرت خرید می شود . بعضی ها دادن این یارانه را با مهریه مقایسه میکردن که فکر کنم دیگه نباید بکنن .

7 -  طبق محاسبات اگر ما مصرف را به اندازه 0/25 کاهش دهیم سالانه دولت 30 هزار میلیارد تومان درآمد کسب خواهد کرد !!! به نظر شما اگر در یک سال این مقدار پول زیاد را برای پیشرفت در بخش عمران و آبادانی در نظر بگیریم چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ قاعدتا باید شاهد به روز شدن معماری شهرها و روستاها و احداث پارک ها و بوستان ها و بسیاری امکانات رفاهی در سطح جامعه شویم

یا این 30 هزار میلیارد تومان را برای کمک به جذب توریست و گردشگر  به کار بگیریم که جذب توریست خود میتواند اقتصاد کشوری را شکوفا سازد  و امکاناتی را بیش از این در اختیار گردشگران قرار بدهیم تا آنها از این سفر احساس لذت کنند تا آنها همانند ما که ارز خود را برای کشورهای عربی یا سایر کشورها از کشور خارج میکنیم آنها هم ارز کشور خود را به ایران آورند . یا بیاوریم در بخش کشاورزی و تمام زمین های زراعتی را مجهز به پیشرفته ترین دستگاه های روز دنیا کنیم و کیفیت میوه و تره بار و ... را بالا ببریم . انتظار داریم شما هم چند مورد که با این 30 هزار میلیارد تومان دیگر چه کارهایی میشود کرد برای ما در قسمت نظرات بفرمایید . از قبیل احداث زمین های فوتبال و پیست های اسکی و نوسازی مدارس و  جاده ها و خیابان های مقاوم و حمایت از نخبگان و دانش پژوهان و فعالیت های نظامی و تسلیحاتی و ...

8 -  جون هم دیگه قدر شناس باشیم که اگر بی تعصب و ریلکس فکر کنیم میفهمیم که بار سنگینی را دولت به دوش میکشد که اگر شما عزیزان همراهی کنید به نفع خود ما تموم میشه و به سوی ایرانی پیشرفته گام برمیداریم و اصلا دوستان به حاشیه ها و بیانه های که بی دلیل برای درگیر کردن فکر ما صادر میشه و نتیجه ای هم نداره دقت نکنیم و به برنامه های غربی  فارسی زبان که مثلا به فکر ما هستن توجه نکنیم . آخه شده یک بار بیان یک حمایت از رهبرمون یا رئیس جمهورمون بکنن که ما حداقل بگیم اینا مثقال عقلی در وجودشون دارن و بدانیم که اینها تنها به دنبال حاشیه رانی هستند که اندیشه ی ما را به سوی سطحی نگری و فکر کردن روی مسائلی بی اهمیت که ما ارا از مسائل اصلی دور میکند گرایش دهند .

این متن برگرفته ار پستهای  دوستان وبلاگی است