ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
چرا وقتی یه کاری رو میسپاریم به یه بنده خدا، خیالمون راحته؟؟؟
اما وقتی میسپاریم به خود خدا....هنوز مضطربیم..هنوز نگرانیم..؟
به مخلوقاتش بیشتر از خودش اعتماد داریم؟؟
واقعا چرا
واقعا چرا ؟

فکر میکنم یه دلیلش اینه که چون ما دوست داریم همونی که دلمون خواسته بهش برسیم وبنده خدا هم همونی که ما خواستیمو برامون انجام میده ولی اگر خدا بدونه اون چیزی که خواستیم به صلاح ما نیست اونو برآورده نمیکنه واین ناشی میشه از صبر کم بنده ها که اگر صبر کنن ممکنه چیزی بهتر و بیشتر از اون چیزی که خواستن نصیبشون بشه . اینه که بنده ای که مطیع نفسشه نمیتونه به کسی یا چیزی غیر از نفس خودش اعتماد کنه.
چقدر پرحرفی کردم
این استنباط منه نمیدونم تا چه حد درسته
دورد بر شما
خیلی نکته ظریفی بود....تا حالا اینجوری به این موضوع فکر نکرده بودم....

واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تلنگر خوبی بود..مرسی
دورد
سلام اقای روح الامین قرار داشتم که از وب دوستام چندتا مطلب بگذارم ونوبت شما بود یه مطلب گذاشتم توی وبم از شما با اجازه
صاحب الاختیارید