ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

یک نفر مثل خودم ...

یک نفر مثل خودم ، عاشق دیدار من است

یک نفر ساده، چنان ساده که از سادگی اش

می شود یک شبه پی برد به دلدادگی اش

                                          یک نفر مثل خودم، تشنه دیدار من است

یک نفر دلداده که فقط سهم من است

آبی چشمانش شور اشعار من است

یک نفر مثل خودم بی تاب است

یک نفر در پس پرچین نگاهم دلتنگ

پر از احساس لطیف و ناب است        

                                     یک چپاولگر عشق، آمد و قافیه ام را دزدید

                                              یک غریبه، که شب شعرم را

                                           هدیه داده است به دست خورشید 

                                 و گره زد شاه بیت غزل شعرم را  به بلندای افق

                                   تو همان یک نفری، مثل افسانه شورانگیزی

                                 که شراب عشقت روح بیمار مرا تسکین است

سرود ملی ایران

"زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، «حسین گل گلاب» تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی «روح الله خالقی» (موسیقی دان) می رود و شروع به گریه می کند.
«غلامحسین بنان» می پرسد ماجرا چیست؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید:
«کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند!» سپس کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید:
 

ای ایران ای مرز پرگهر 
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم...
همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، تصنیف «ای ایران» در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود.

سرود «ای ایران» دقیقا در ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی (دانشکده افسری فعلی) و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد."

منبع .www.gtalk.ir/thread6652.html

 

ای ایران ای مرز پر گهر

ای خاکت سرچشمه هنر

دور از تو اندیشه بدان

پاینده مانی و جاودان

ای … دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم

جان من فدای خاک پاک میهنم

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما


سنگ کوهت دُر و گوهر است

خاک دشتت بهتر از زر است

مهرت از دل کی برون کنم

برگو بی مهر تو چون کنم

تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست

نور ایزدی همیشه رهنمای ماست

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران من


ایران ای خرم بهشت من

روشن از تو سرنوشت من

گر آتش بارد به پیکرم

جز مهرت بر دل نپرورم

از … آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم

مهرت ار برون رود چه می شود دلم

مهر تو چون، شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما

پ.ن نمی دونم چرا ...ولی خوبه بدونین خیلی از این سبزها آرزوی اومدن انگلیس به کشورمون رو دارن