ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

شده تا حالا...؟

شده تا حالا تو یه جمع بزرگ نشسته باشی و احساس غربت کنی؟

شده تا حالا بغل دستیات _همونایی که عمیقا دوستشون داری_ فقط و فقط با خودشون حرف بزنن و هرچی ملتمسانه بهشون نگاه کنی که بگی بابا منم هستم و اونا نبیننت؟

شده تا حالا اسیر وسوسه هات بشی که به یه عده بتوپی اما یه نیرویی تو رو از این کار وا داره؟

شده تا حالا یا یه ذوق خاصی سراغ یه نفر بری که باهاش حرف بزنی و عمق محبتت رو بهش برسونی و اون تو ذوقت بزنه؟

شده تا حالا از سر صمیمیت نظرتو تو جمع بگی و یکی بشدت بکوبتت؟
شده تا حالا کارایی رو بکنی ، حرفهایی رو بزنی ، جاهایی بری که علی رغم میل باطنته؟

شده تا حالا گاهی نفهم پندارنت / گاهی خودخواه ؟

شده تا حالا تو جمع  تنهایی رو تو از عمق وجودت احساس کنی و بغض کنی و اشک تو چشات حدقه بزنه و دلیلشو حساسیت به نور لامپ ربط بدی؟

شده تا حالا تویی که منبع انرژی و فعالیت بودی رو ساکت و مغموم ببینی ؟

شده تا حالا دلت گرفته باشه و هر چی گریه کنی اروم نشی ؟

.

.

.

اما تو این هیاهوها و این اشک و بغضها وقتی به سر حد نهاییش میرسی فقط یه چیز هست که اون سلولهای عصبی وجودتو اروم میکنه :و اون گفتن این ذکره " لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم "

نظرات 3 + ارسال نظر
نیلوفر شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:43 http://nilofar20.mihanblog.com/

سلام
دلهابا نام خدا ارام می گیرد..ولی ماادما اینو فقط موقعیمتوجه میشیم که مشکلیبرامون پیش بیاد که کسی نتونه اون حلش کنه

موافقم

[ بدون نام ] شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:51 http://brokenheart5274.blogfa.com

شما یه چیزو به من حالی کن.کدوم طرفی؟بذار راحت بگم.آخه آزادی بیان که داریم ما تو کشورمون.شما تو انتخابات به کی رای دادی؟یا نه.حالا طرفدار کی هستی؟
من هیچکدوم.نه رای دادمنه حالا طرفدار شخص خاصی ام.

توضیح میدم

یک فنجان فکر سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:54

چه قدر زیبا
راست گفتین

ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.